منم مثل شما بودم..میگفتم یک شنبه نحسه آله بله و هر یک شنبه ی اتفاق بد میفتاد هر یک شنبه شدیدن گریه میکردم...
تااینکه یک روز شمارش روز ها از دستم در رفته بود...و دوشنبه شده بود و فک. میکردم ک یک شنبه است...
اون هفته یک شنبه عالی گذشت و شب با خوشحالی خوابیدم...
دوشنبه شب بقدری حالم بد بود ک تا سه صب داشتم از رفتار دوستم سکته میکردم و قلبم درد میکرد ک چیشد یهو...
سه شنبه شد و فهمیدم روزها اشتباه شده بود برام و یک شنبه روز خوبی بوده و اون طور ک فک میکردم نبوده و مشکل ذهن من بوده ...از اون روز ب بعد دیگه ب نحسی یک شنبه فک نکردم و دیگه نبود