2777
2789
عنوان

دوست ندارم شوهرم بره

686 بازدید | 32 پست

بخدا که دیوونه شدم انقدر فکر و خیال کردم اخه اینم شد زندگی ی مشترک که برای کارش دو هفته بره شهرای مختلف ؟! من همیشه باهاش میرفتم اما اخرین باری که باهاش رفتم اتفاق خیلی بدی افتاد که روانم رو بهم ریخت یک مدت کامل درگیرش بودم و چشمم ترسیده براب همین دو هفته نمیبینمش 

از یه طرف میگم کاش کارش این نبود اما از طرف دیکه اکه شغلش این نبود وضع مالیمون اینطوری نبود 

بالاخره بچم پدر میخواد فکر کنم انقدر ندیدتش عادت کرده

نمیتونم شغل همسرمو بگم اما خب بستگی داره ، یه بار دو سه ماه هیچ جا نمیره ، منظورم خارج از تهرانه ، اما یهو دیدی در عرض یک ماه چهار تا شهر مختلف رفت 

حال روحیم واقعا بده شاید باور نکنید اما نیم ساعت پیش خواهر شوهرم زنگ زد به خونمون بر نداشتم تلفنو کلا از برق کشیدم  انقدر بهم ریختم سر این موضوعا حوصله هیچکسیو ندارم

چشم ها دریچه ی روحن!...

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

فهمیدیم دیگه شغلش چیه سخته واقعا ولی حقوق بالا بهشون میدن

ن واقعا شغلش اونی نیست که تو ذهنتونه حیف نمیتونم بگم چون مطمئنم باور نمیکنن اما خب بدونید به موسیقی ربط داره

چشم ها دریچه ی روحن!...

حق داری.ما مرغداری داریم شوهرم ب کارگر اعتماد نداره واسه همین مجبور بود خودشم بمونه من انقد تنها میموندم دیگه افسرده شده بودم حوصلم نمی‌گرفت ی غذا درست کنم.میومد ی شب باز صبح می‌رفت تا دوسه روز بعد😕😕دیگه اعصابم نمی‌کشید مجبورش کردم اونجا ی سرویس خونه درست کنه تو اون ۴۵روز ک باید اونجا باشه منم میرم باهاش😑😑😑سخته تو شهر نیستو کسی ام اونجا نیست ولی حالم خوبه دیگه مثل اون موقع ها دیگه ناراحتو تنها دنبال بهونه واسه دعوا نیستم😐😑😑😑

بچه کوچیک باشع میتونی باهاش بری لین شهر اون شهر بزرگ شه ندرسه و کلاس داره نمیتونی بری باید خودتو با شرایط تطبیق بدی یا شغلش رو تغییر بده که به همین راحتیا هم نیست 

من اینجا حقیقت رو میگم نه چیزی که دوست داری بشنوی                       بوته های خار را در زمین من نکار شاید فردا پا برهنه به دیدارم بیایی

من که مثلا شوهرم توی همین شهر هست ، انگار نیست . هممممیشه سر کاره . هیچ وقت نیست. اوایل افتضاح بود حالم . بخصوص که خودم اینجا غریبم و تنها . ولی عادت کردم . انقدررر نبود که من حتی زایمان رو خودم نصف شب نشستم پشت فرمون و رفتم بیمارستان تنها . یا تنها بچه رو مرخص کردم . یا همین پریشب بچه م رو نصف شب تنها بردم دکتر . ولی عادت کردم . تو هم عادت میکنی و اتفاقا قوی هم میشی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز