بله، جذب رو اونقدری مفصل تحقیق کردم که چند ماه براش وقت گذاشتم و میشه چند جلد کتاب در نقدش نوشت. خواهرم این چیزایی که شما میگی خیلی سطحیه! انرژی مثبت و بخشیدن و... اینا اصلش تو دینه
برام سواله میگید عقاید اجدادمون و پدر مادرهامون، این برای انسان بالغ و عاقل واقعا عجیبه که خودش دنبال عقایدش نره و از اجدادش بدون ذره ای تفکر و تحقیق پیروی کنه. شما خودتون نمیتونید عقایدتون رو انتخاب کنید؟ «لا اکراه فی الدین» انسان در عقیده آزاد هست و خودش انتخاب میکنه.
تمام این مفاهیمی که تو قانون جذب هست فقط ظاهره.
مثلا شکر گزاری اصلا این نیست که بشینی یه جا دستاتو قفل کنی بگی خدایا شکرت! دفتر برداری بشه دفتر شکر گزاری. شکر گزاری واقعی اینه که به خدای خودت اعتماد کنی با هرچیزی که برای تو در نظر گرفته و برای تک تکشون شکر کنی حتی اگر تو سختی باشی. امام حسین(ع) در گودال قتلگاه با خدا مناجات میکردند و میگفتند «الهی رضاً بقضائک و تسلیماً لأمرک». اینه شکرگزاری به مفهوم واقعی خودش. این تفکر، کجای قانون جذب هست؟ و شکر گزاری در مفهوم اصلیش اینه برای تک تک نعمتهایی که خدا داده در مسیر درست ازشون استفاده کنی. این باور هست که آرامش میاره امید و هدف میاره نه اینکه صبح تا شب بشینی بگی من به اون چیزی که میخوامش فرکانس مثبت میفرستم و فلان تمرینات قانون جذب. شما به عنوان مخلوق خداوند که عقلتون مثل سایر مخلوقات ناقصه و عقل کل فقط خداست، از کجا میدونی اون خواسته به نفع شماست؟ بلکه نابودی شما تو اون خواسته باشه؟ خداوند فرموده:
«ای بسا چیزهایی را دوست دارید و آن شر است و ای بسا چیزهایی را دوست ندارید و آن خیر است»
مسئله اینه هدف خلقت اینه که انسان همراه خداوند باشه تا به سعادت برسه، نه خدا همراه انسان باشه. اینکه انسان اراده کنه با تمرینات جذب به هرچیزی میخواد برسه مخالف تفکر توحیدیه و تمام ادیان الهی بر پایه توحیده.
این یک مسئله.
مسئله بعدی اینه که جذب ادعا میکنه با تمرینات، به خواسته هات میرسی. امیرالمومنین حضرت علی (ع) فرمودند:« من خداوند سبحان را به درهم شكستن عزمها و فرو ريختن تصميمها و برهم خوردن اراده ها و خواستها شناختم .»
با عقلمون هم نگاه کنیم به زندگی، به همین میرسیم که محاله این دنیا انسان به هرچیزی میخواد برسه. اگر اینجا بهشت باشه پس خدای ما خیلی بی حکمت باید باشه که انسان رو خلق کرده! در حالیکه این دنیا نه بهشته نه جهنم، فقط جاییه که ما سعادتمندیمون، جایگتهمون در عالم هستی مسخص میشه با اعمالمون.
اینم تضاد و مسئله دوم
و کلی تضاد دیگه
شما که الحمدلله نماز میخونید تا حالا براتون شبهه ای در خصوص جذب پیش نیومده؟ مثلا با خودتون نگفتید ما تو نماز میگیم «ایاک نعبد و ایاک نستعین» تنها تو را پرستش میکنیم و تنها از تو یاری میجوییم.
اما تو جذب، انسان خدا رو پرستش میکنه، یا خواسته های خودش رو؟ اصلا کلمه ای از رضایت خدا تو جذب و تفکراتش هست؟
اتفاقا دو نفر از دوستان من رفتند دنبال جذب، خیلی از خدا دور شدند متاسفانه
یکی از دوستان هم تو همین تاپیک از خودشون گفتند که جذب باعث چه اتفاقاتی تو زندگیشون شد میتونید بخونید