لعنت به مدیر ساختمون حروم خور

اپلذمه هراب بود زنگ صاب خونه زدم گفت من پول نمیدم درست کنی همینی که هست بعد خودم نمایندکی زنگ زدم از پول خودم درست کنم که مدیر ساختمون اینکارو کرد الان تازه فهمیدم شگرد صاب خونه و مدیر ساختمون بود که هم پول بکیرن هم کسی اونجا استفاده نکنه خونه خالی باشه اصلا یه ساختمونی بود ناراحتیم میدونی از چیه زن مدیر ساختمون اسم شوهرش محمد بود بعد راه مسرفت تو پله ها همش میگفت علی حون کی میای دنبالم ببریم مثل اونروزا جلو ماشین بگردونیم دخترش شبا جلو باباش میزاشت میرفت تاپ تاپ تاپ به دوس پسراش پسرای مخلتف میورد اکه خانواده سالمی بودن میکفتن حق داتش اینکارو کرد

نه بابااینا برای خودشون بازن کلا زناشون سر لخت دختراشون دوس پسر مختلف یبار اوایل میرفتم خونشون بعد تو جمع باباهه همین مدیر ساختمونه به دخترش میگفت بابا دوس پسرات پول بگیر بیار بابا ماشین عوض کنم بعد میخندیدن دیگه من دیدم بی غیرتن نرفتم خونشون سر هیمن شاکی شده بود سر ابگرم کن ادا آمد

میکردم یبار لگن روحی گذاشتم روی گاز گرم کردم وای لگن خورده بود به شلنگ گاز داغ شده بود گر گرفت از اون بعد نکردم دیگه خالا گر گرفته بود از ترس مدیر ساختمون کسیو نیوردم خودم با پتو و اب خاموش کردم یعنی داشتم از ترس چی میدشم 

چی کار میکردم ۱۱۰ امد صورت جلسه کرد ماشینمو خراب کردن ولی خوب ادامه شکایت ندادم 

خیلی ها مجردی ان هیچ کار بهشون ندارن منم گیر ادمای دوزاری افتادم تازه خود مدیر ساختمون یبار به شوخی به دخترش میگفت بابا برو از پسرای مردم پول بگیر بیار من ماشینمو عوض کنم نمیدونم اونوقت چرا برا بقیه اینجوری ابرو ریز میزاشت

خوب اشتلاه کردم اونروز یعنی دلم شکست مردیکه بی شعورو حالا زن و بچه خودش ولنکارنا اونوقت مرده نمایندکی اب کرم کن بود خدا شاهده من سنمی مداشتم باهاش

زنک زدم ۱۱۰ ولی ادامه شکایت ندادم

میکه خون دل میخورد انکه حیایی دارد

هی خواهر کاش خودشون سالم باشن یعنی من توی همون دوماه اول یه چیزای از اینا شنیدم و دیدم که بخوام بکیم خوبیت نداره اونوقت واسه ما ادا تنکا رو در میارن والا زن شوهر دار تو ساختمون میورد میبرد اونقت ابگرم کنی و واسه من کردن الک و دولک

الان فهمیدم دیگه که از وکیل پرسیدم گفت همون موقع باید ۱۱۰ خبر میکردی میکفتی من خونرو دارم تحویل میدم صورتجلسه یمکرفتی بعد کلید و نمیدادی چه کلاهی سرم کذاشتن اخه چجوری نونشو میبرن سر سفره