۵ ماه پیش خیانت کرد.
نمیخوام یاد اون روزها بیفتم.
یه رابطه یک هفته ای، که اون شب بیرون تو خیابون دیده بودش. من پیاما و دیدم و دعوا گرفتیم.
شوهرم گفت این مدت سه ساله، بعد از اولین خیانتش که اونم در همین سطح بود، مدام رابطه های اینطوری داشته.
که دیگ گفت که بریم روانشناس و رفتیم.
دو سه تا روانشناس گفتن بهم که خیانتش به خاطر فرار از تنش هست. و مشکل داره و یه تروماهایی و ...
این تا اینجاش.
شوهرمم همش میخواد تو مغز من همین رو بکنه که اره من مشکل دارم و هرزه نگو بهم.
حالا یک ماه و نیم پیش دعوامون شد گوشیش رو خرد کرد گف بیا دیگ راحت شو.
حالا سفارش دادیم براش یه هفته دیگ میاد.
انگتر غم عالم ریخته تو سرم.
چیکار کنم؟ حس میکنم دوباره حالم خراب میشه.از اون موقع ک نداشت اروم بودم.
در جواب کسایی که میگن چرا طلاق نمیگیری، بگم که نتونستم. یعنی فعلا نمیتونم.