عمه هام ک میان خونمون حس میکنم ما اهل و عیال تقی خانیم و اونام اوباش عاصف میرزان😑
دوتا بچه فوق العاده شلوغ داره.یکی ۶ ساله و یکی ۱۱ ساله.ازهم بدترن.وقتایی ک میان خونه ما باید هر چیزی ک در دسترسه رو جمع کنیم دخترای گندش میرن رو اپن روی مبلا راه میرن و هرچیزی ک میبینن رو برمیدارن و میگ میبریمش...وقتی ک میرن انگار زلزله اومده تو خونه.ماهم مجبوریم هیچی نگیم..عمم هم اصلا بخودش زحمت نمیده ب بچهاش بگه نکن.و در نهایت وجود و حضورشون جوریه ک فک میکنم ما اهل و عیال تقی خانیم و اونا دار و دسته عاصف میرزا ک اومدن خونمونو غصب کردن.....😑😑😑😑😑
اینارو نمیتونم ب عمم بگم ولی خواهشا وقتی کسی زیاد نمیاد خونتون یا اصلا نمیاد انتظار متقابل داره ک شماهم نرید خونش.شعور داشته باشید بفهمید و مردم رو ب زحمت نندازید..
خودتون ک کمید بچه های شلوغتون رو برمیدارید میبرید اصلا هم یکدرصد فک نمیکنید ک شاید یکی تو اون خونه درس داره امتحان داره حضور و سر وصدای شما باعث میشه از کار و زندگی بیفته.
حداقل اگر میرید بزنید تو سر بچهاتون ی جا بشینن انقد آرامش مردمو ب خطر نندازن..
الانم عمم اینا نشستن دارن صبحانه میل میکنن.و من خدا خدا میکتم ک زودتر بعداز ظهر بشه و با خداحافظی خوشحالمون کنند.😊
