یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
آقایون درخواست دوستی ندین میترکونم کاربریتونو🍃متاهل و متعهد به همسر💍عاشق کتاب همسر زندگی و روانشناسی 🍃دانشجوی روانشناسی 🍃اطلاعات شخصی درباره زندگی شخصیم نمیدم 🍃آقایون ریپلای نکنن🍃ازسال98خواننده خاموش بودم 🍃درخواست دوستی هیچ کسی پذیرفته نمیشود لطفا به اعتماد ها خیانت نکنید💛
چون دوست دختر سابقش شرمیلا یه دختر عملی و سیاهه که موهاشو با دکلره سوزونده و با همه به ارشام تهرانی ...
تو پارتی با اون نیم وجب لباس روی پای آرشام میشینه و کنار گوشش با عشوه حرف میزنه و آرشام یه پوزخند بهش میزنه
من اشکام از چشمام سرازیر میشه و با پیرهن شکل چادرم می خوام فرار کنم که آرشام صدام میزنه و تاریکی مطلق.....💔
برادرم، کتاب هایی برای من بفرست که پایانی خوش داشته باشند، هواپیمایی به سلامت فرود می آید ، جراح لبخند زنان اتاق عمل را ترک می کند، پسر کور بینایی اش را باز می یابد، عشاق سرانجام یکدیگر را یافته اند، عروسی در راه است، تشنگان به آب می رسند، به نان و آزادی....
بسکه رژ خورده تو طول زندگیش دیگ دهنش جمع شده نمیتونه بخنده🤣🤣🤣🤣
بسکی با یه روش همشونو پاک کرده🤣🤣🤣🤣
برادرم، کتاب هایی برای من بفرست که پایانی خوش داشته باشند، هواپیمایی به سلامت فرود می آید ، جراح لبخند زنان اتاق عمل را ترک می کند، پسر کور بینایی اش را باز می یابد، عشاق سرانجام یکدیگر را یافته اند، عروسی در راه است، تشنگان به آب می رسند، به نان و آزادی....
تو پارتی با اون نیم وجب لباس روی پای آرشام میشینه و کنار گوشش با عشوه حرف میزنه و آرشام یه پوزخند به ...
بعد دوست ارشام که دکتره و به من چشم داره به ارشام میگه داداش چیکار کردی باهاش تو هم چشماتو باز میکنی که با سوزش عجیب سرم تو دستت مواجه میشی در حالی که ارشام چشمای نگرانشو بهت دوخته
بعد دوست ارشام که دکتره و به من چشم داره به ارشام میگه داداش چیکار کردی باهاش تو هم چشماتو باز میکنی ...
آرشام و میبینم که غرق در دود سیگار به من نگاه میکنه چرا حس میکنم ته چشماش نگرانی خاصیه،دکتر فرهمند خواستگار قبلیم نگاه پر حسرتی به من میکنه و با تأسف سرشو برای آرشام تکون میده و از اتاق خارج میشه
برادرم، کتاب هایی برای من بفرست که پایانی خوش داشته باشند، هواپیمایی به سلامت فرود می آید ، جراح لبخند زنان اتاق عمل را ترک می کند، پسر کور بینایی اش را باز می یابد، عشاق سرانجام یکدیگر را یافته اند، عروسی در راه است، تشنگان به آب می رسند، به نان و آزادی....