ارتباطتونو به طور کل باخانواده کم میکردید یا ......من ازدواج کردم .عقدمو یکبار داداشم با دخالتاش بهم زد برادرم روی بابام خ نفوذ داره من قدیم ترها با یکی دو نفر معاشرت داشتم پسر.داداشم دیذه بود و کلی راجب به من فکر بد داشت.کلا ذهنیت معصوم پنداری داره خودش معلوم نیست چی کار میکنه و کرده.با خانمش دوست بود یکدفعه گفت برم بگیرمش .خانمش گفت ۶ ماه دوست بودیم هودش میگه فقط یکماه.خلاصه خودشو پیغمبر تصور کرده و مدام زیراب بچه ها رو پیش پدر مادرم میزد منم بچه تر بود باعاش خوب نبودم تا اینکه کم کم باهاش بهتر شدم .الان یه توهین ریزی بهذهمسرم کرده دیروز بهش گفتم کارت درست نبوده گفت این اقا اصلا در حد لول من نیست سطحش خیلی پایینه و مالی درسی و رفتاری....همسر من ادم خیلی ساکتیه اصلا کاری به کار گسی نداره ولی برادرم کار به همه داره و حرف درست کنه
رابطه رسمی دورادور
ارتباطتو باهاش قطع کن
اینجوری هم خودت راحتتری هم شوهرت
به من گفت بخاطر این فرد با همه قطه رابطه کن که تنها تر بشی خوب.بهش زنگ زده بودم گفتم بابا به من جهاز نداده حالا از من پول قرض میخواد یکدفعه گفت به من چیه مسایلتو به من میگی اونوقت خودش گفت من دارم بچه دار میشم بابا هیچ کاری برای من نکرده
ارتباط هاتو خیلی محدود کن بچسب به زندگی خودت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز