دوستان اول اینکه پدر و مادر و دختر مادرشوهرم اومده بودن خونه مادرشوهرم.
بعد خونه مادر من شهر دیگس هر چند و قت یکبار چند روز میرم خونشون چند روز میمونم.
میگم یعنی کلید میزارم جا برای شوهرم و خب مادرشوهرم اینا کلا کلید خونه ما رو هم دارم اصلا از قبل ازدواج من.
بعد امشب مادرم اینا شهر ما مهمون بودن من آوردمش خونه خودمون شب بخوابه
بیاید بقیشو بگم دستم تنده صبور باشید میزارم
👀
پربازدید اخر شبی
لایک
کامل گفتی لایک کن لطفا
وقتی اومدم کلا زنگ زدم اصلا جا خورده بودن حتی میخواستن در باز کنن جا خورده بودن.
من با مادشوهرم اینا تو به ساختمونیم
اونوقت ک رفتم خونشون اول برای سلام و احوال و اینا گفتن ک خواهر شوهرت رفته خونتون فیلم عروسی رو ببینه.
و مادرمادرشوهرم دوتاشون .
اونوقت مادرشوهرم میگفت ک ۲ دیقس رفتن بالا
خواهر شوهرم گفت ک نیم ساعت اومدیم.
اونوقت مثل کسی ک استرس گرفته بودن کلا عجیب و غریب حرف میزدن
منم لایک کن
بگو
منو لایک کنید بیام بخونم
اشتباهت اینه ک کلیدساز نمیاری قفلتونو عوض کنه یا قاطع برخورد کنی
هرکسی دوست نداره درنبودش خونشو زیرورو کنن یا کارای دیگ
باشوهرتم باید صحبت کنی اینجوری نمیشه ک
سوال مهم
کلید خونتو چرا بقیه باید داشته باشن ؟؟؟؟؟؟
وقتی تا آخر گذاشتی لایک کن
عجب آدمای بیشعوری که میرن خونه آن بدون اجازت وقتی نیستی
منم موقعی که تو یه ساختمون بودیم چه قدر میرفتن همینجوری و فکر میکردم من نمیفهمم
یه بارم از زبون دوستش شنیدم چه قدر وسایلت قشنگه 😬
کلیدت دیگ نده بهشون عوضش کن
