من باردارم چندین ساله وسواس نجسی پاکی دارم هرروز یه برنامه جدید هروز یه جارو نجس میکنم آخه من چیکار کنم میترسم بی اعتنایی کنم خدا نبخشتم امروز یه اتفاق افتاد من با جوش صورتم ور رفتم دستم خیس شد نگاه کردم یه لکه قرمز مانند ولی نمیشد به وضوح تشخیص بدی که خون هست انگشتامو مالیدم نرفتو اونجا با خودم گفتم وسواسی نشو تو که یقین نداری این خونه و ولش کردم بعد رفتم پای سینک بدون اینکه دستامو بشورم اسکاژو برداشتم مایع زدم ظرفا رو شستم سینکم کفی کردم و با دست خیس کشیدن کفارو بردم و تمام نشستم استراحت دستم رفت سمت همون جوش صورتم کندمش دیدم خون خشک شده هست دنیا سرم آوار شده با خودم میگم نکنه همون لکه رو انگشتم خون بوده ینی الان سینک اسکاژ جامایع همه جا نجسه😭😭😭😭من چیکار کنم
چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ...زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ...بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
کاش اینقدر خود تحقیر نباشیم❤️🇮🇷💪. توی بحث ها هرجا دیدی جوابتو ندادم بدون به یاد مَثَل «نرود میخ آهنین در سنگ» افتادم و دیگه خودمو خودتو اذیت نمیکنم. 🫒🇵🇸🕊️