2777
2789

چندروز پیش جشن عقد یکی از فامیلامون بود  با اینکه دو دل بودم و میدونستم خواهرم هم دعوت شده و  دوباره آسیب میبینم رفتم...

منو خواهرم رابطه نسبتا خوبی داریم ولی وقتی تنها باشیم همه چی اوکی هست...

 ولی وقتی توی جمع فامیل و غریبه بریم خواهرم به بدترین شکل ممکن بهم بی احترامی می‌کنه... 

مثلاً بهش دست میدم ندیده میگیره و باهاش حرف میزنم روشو انور می‌کنه سرم داد می‌کنه و تحقیرم می‌کنه...

جوری رفتار می‌کنه ک بقیه افراد حاضر هم متوجه میشن و اونا هم کم محلی میکنن..

انگار وجود خارجی ندارم و مثل یه تیکه آشغال باهام رفتار میشه.

خدا شفاش بده آبجیتو

خودتم یکم عزت نفس داشته باش و نرو سمتش

یبارم جوابشو بدی میشینه سرجاش

تاريك انديشان هميشه سعى مى كنندزنان را در «سياهى» نگه دارند؛آنها از روشن شدن ذهن زن مى ترسند !چون خوب ميدانند اگر زن بداند،به فرزندانش هم ياد ميدهد !

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



دوستان ازتون می‌خوام بهم راهکار بدید ابن بار اولش نیست و من واقعا گیج و سردرگم هستم نمی‌دونم چرا این ...

تنها هستی ازش سوال نپرسیدی تا حالا، که چرا تو جمع اینجوری میکنه؟ 

احساس میکنم غریب درسته..چون مواقعی ک تنها باشیم اوکیه...‌و مورد دیگ هروقت بهم نیاز داشته باشه مهربون میشه ..وقتی هم براش فایده نداشته باشم به بدترین شکل ممکن مجازات میشم ‌‌به سری آخر هم ک خاله ام ازش پرسید این چه رفتاری بود ک جلوی جمع با خواهرت داشتی اونم اونقدر بدگویی منو کرده ک خاله ام هم باهام سرد شده ‌‌خانوما خیلی خیلی خیلی ازم بد گفته ابرو برام نذاشته تو مردم ..جوری ک بهش حق میدن

بخدا از هیچ کس تو زندگی ام به اندازه خواهرم صدمه نخوردم ..به خاطرش شرایط کاری خوبی ک بهم پیشنهاد شد رد کردم ک پسرش رو نگهداری کنم بره سر کار ..بهترین هدیه ها بهش دادم کادو عروسیش هم  دوتا النگو داشتم فروختم براش زنجیر پلاک خریدم..۷ سال پیش ۳۴میلیون بهش پول قرض زدم ک ماشینشون عوض کنه پولم پس نداد چندبار گفتم خودش به ناراحتی زد و ..بهم نداد و دیگ هم نمیده و دیگ منم بیخیال شدم اینارو گفتم بدونید خدا شاهده کاری نکردم و حرفی نزدم ک دلش بشکنه 

سری آخر ک عقد یکی از فامیلامون بود شوهرش شدیداً باهاش برخورد کرد ک این چه رفتاری ک با خواهرت داری و..

اونم خیلی عصبانی شد گفت تو باعث شدی شوهرم بهم غر بزنه بلاکم کرد 

الآنم بیکار ننشسته و یه جورایی منو تو فامیل خراب کرده یه حرفی زده همه ازم میترسن به همه گفته خواهرم جادوگر و دعانویسه ..شوهرم اینو فهمیده چون خواسته خواهرش دعوت کنه اونا هم گفتن می‌ترسیم چیزی توی غذا بریزه 


یه جورایی تو فامیل طرد شدیم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز