زن داداشم نافشو پیرسینگ زده ولی حامله هست

حتما نگاه میکنن خوش به حالت من فعلا شرایط نگهداری ندارم همیشه آرزومه یه خونه روستایی بگیرم دور و برم رو پر کنم ازینا یه روزی عملی می‌کنم به زودی 

منکه بالاخره یه روز باغ وحش خونگیمو راه میندازم تو یه باغ یا مزرعه ی بزرگ ...

یه شباهت دیگه 😂 ارزوهامون هم شبیه همه 

نکنه همزاد همدیگه ایم 😁 چقدر خوبه تنها نیستم و عین من بازم هست تو دنیا ...اخه خیلیا میگن تو دیوونه ای ..

نه چون اینا دنیاشون رو درک نکردن میگن دیوونه ای 

واقعا اگه آدم با حیوون ها باشه 

و آدم احساسی هم باشه می‌فهمه ما چی میگیم 

من حتی با کبوتر تونستم رابطه خیلی عمیق برقرار کنم 

سگ ک دیگه خیلی باهوش تره و کاملا درکت میکنم 

منم خیلی سریع با حیوونا ارتباط برقرار میکنم حتی پرنده شاهین زخمی فوق وحشی ازربیابون پیدا کردم یه کتفش زخمی بود ...سر ۳روز حیوون وحشیو چنان دستی کردم که ازاد و رها میچرخید تو خونه و فرار نمیکرد و تا میخواسنم ارایش کنم فوری میپرید میومد با رژلبام فوتبال میکرد ....حیوونی که گوشت میدادم با چنگالاش پاره میکرد ...اخرا باید ریز ریز میکردم جلو نوکش میگرفتم با ناز بخوره ...در این حد رام شد ...از اخر به اصرار شوهرم بردیم محیط زیست تحویلش دادیم ببرنش باغ پرندگان ...اخه از همون حوالی هم پیداش کرده بودم..تا خود محیط زیست رو دستم نشسته بود تو ماشین و من ضجه میزدم که تحویلش ندیم ولی شوهرم میگفت گناه داره بزار بره پیش هم نوعاش ...زمانی که میخواستم به مامور محیط زیست تحویلش بدم دستشو حوله پیچ کرد که حیوون بره رو دستش ...میزد زیر سینش ولی حیوونم روشو برمیگردوند از اخر به زور پرید رو دست یارو ...بعد فوری میپرید رو دست من ...بااینکه دور دستم هیچ پارچه ای نمیپیچیدم ولی پنجه های بلندشو اصلا فرو نمیکرد تو گوشت دستم ‌..هی مرده میزد زیر سینش حیوون میرفت رو دستش ، دوباره میپرید رو دست من ...دلش نمیخواست برع ....ماموره کلی غر زد که حیوونو بدبخت کردی خوی وحشیشو ازبین بردی مث مرغ خونگیش کردی ...اینو باید مدتها جدا نگه دارم که وحشی شه والا تو قفس میکشنش ....خلاصخ انقدر ضجه زدم تا  برگشتیم خونه و تا فردا صبحش که میخواستن حیوونو تحویل بدن من هزاران بار زنگ زدم به اداره و هی میپرسیدم حال شاهینم چطوره .حتی شب زنگ زدم به دفتر نگهبانی که شامشو دادین؟؟ کلافشون کرده بودم ...به دوستمم سپرده بودم اونم زنگ بزنه اونم جدا زنگ میزد امار میگرفت تا فردا صبحش ماموره سرم داد خانوم اگه خیلی حیوونتو نیخوای بیا برو تو قفسشون زندگی کن باهاشون ..بسه دیگه خستمون کردی ...حیوونو انتقال دادیم رفت باغ پرندگان انقدر زنگ نزن ...هنوزم نتونستم فراموشش کنم و شوهرمو نتونستم ببخشم بخاطر اصرارش به تحویل حیوون

الهی عزیزم من عاشقت شدم این نشون میده احساس و درک فوق العاده ای داری و خیلی خاصی چقد قشنگ و با احساس نوشتی 

من شاهین نداشتم ولی یه جوجه کلاغ اومده بود تو خونه مون اونم یه روزه عاشق من شد ای خدا فقط خوابیدنش 

غذا سیب زمینی پخته شده تو کباب دیگی رو خیلی دوست داشت 

و خیلی شیطون و با مزه بود خیلی بهت پیشنهاد میکنم در آینده حتما لذت داشتن جوجه کلاغ هم امتحان کنی ازین ها کم سیاه هستن کامل ها 

مثلا خونه رو تمیز میکردم بعد میومدم میدیدم کل خونه رو به هم ریخته عین یه بچه شیطون بود سنجاق قفلی زو باز میکرد چسب زده بودم به قاب عکس باز میکرد 

صداش میکرد از دور میدوید میومد تو بغلم 

کلاغ ها فوق العاده باهوش هستن می‌دونی که ؟

اره میفهمم چی میگی چند روز پیشت بود ؟ 

کلا منم شنیدم میگن اینجور حیوونها باید پیش هم نوع خودشون باشن حتی کلاغ چون بزرگ بشه بخواد بره هم دیگه جامعه کلاغ ها قبولش نمیکنن و تنها میشه 

ولی خب اون خودش اومده بود پیش من و خیلی کوچولو بود بهش غذا میدادم هنوز بلد نبود خودش بخوره

فرهنگ ها متفاوته چیزیکه مثلا برای شما بده ممکنه بزای یکی عادی باشه یا برعکس 

بستگی داره دیگه

😅😅ای جون چه نازه

[QUOTE=362819844]فرهنگ ها متفاوته چیزیکه مثلا برای شما بده ممکنه بزای یکی عادی باشه یا برعکس  بستگی داره دیگه[/QUOT

من خانواده بابام کاملا خانم ها بی حجاب هستن و خیلی هم باکلاس ولی تو اونا هم یه همچین چیزی ندیدم  

منتها تو بعضی خانواده هایی که سطح فرهنگ پایین دارن دیدم که مرده تو جمع پای زنشو میماله یا ازین کارا می‌کنه یک سری چیزها واقعا مال خلوت زن و شوهره 

من هیچ ربطی بابت حجاب نمیبینم چرا فکر میکنید این مسایل دینی هستن؟! 

خب عقاید متفاوته یکی تو جمع راحت نیست یکی راحته اصلا بنظرم زشتی یا نادرستی نیست فقط برای یکی جا افتاده برای یکی نه