چند وقت پیش شب نامردم به اصرار خانواده خوابید خونمون و تو اتاق خودم روی زمین خوابید من روی تخت و من و نامزدم در اتاقو بستیم
حالا فهمیدم اون شب بابام تا صبح نخوابیده و همش اومده نگاه در بسته کرده و رفته و به مامانم گفته نکنه حامله بشه تو نامزدی آبرومون بره😐😐😐
چند بار گفتن شب نگهش داریم گفتم نه بعد اینبار نگهش داشتن خودشون بعد چیکار میکنن😐خب نگهش ندارین این کارا چیه خجالت کشیدم واقعا و ناراحتم شدم😐امروز پریودم شدم رفتم گفتم مامان خیالتون راحت پریودم😐😐😐😐😐😐
چند وقته پیشم رفتن جایی کلید خونه دادن منو نامزدم ظهر برای ناهار رفتیم خونه دسگه بعذ از ظهر رفتین خیابون بعذ مامانم پرسید چیکارا کردین گفتم هیچی خسته بوده خوابیده حالا چند رور بعدش میگفت نگران شدم غیر طبیعی که مکان آماده توس نامزدی بعذ بگیره بخوابه نکنه مشکل داره😐😐😐😐گفتم مامان جانننن من که روم نمیشه بیام کاری که کردیم رو بگم تو نگران نباش