چرا لباس پوشیده و بلند انقدر سخت پیدا میشه

aaaaarrrr

مدیر استارتر

عضویت: 1403/07/22

تعداد پست: 2385

خب میگفتی بیا بریم 😂 .شوهر منم گیر میده یه وقتایی .یه موقع هایی نه بیخیال .ولی جلو مهمونی مختلط و ا ...

نه کلا مبگه بلند بپوش حتی جلو داداشم حالا بابد ببرمش 3 یا 4 تا از اونجا بخرم حقوق یه ماهشو بده حالش حل بیاد 

1403/09/13

|

01:35

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

عشق_بارون

عضویت: 1398/05/22

تعداد پست: 6159

اوم منم پشمام ریخت اخه لباس معمولی تو خونگی 4 و 900 من پیرهن برای عروسی خریدم 5 تومن😐😐😐😐

اینجوریا ام اتفاقا مغازه رو میزنن برای مشتریای خاص 

کسایی که میخوان حال شوهر بگیرن یا اصلا خوره پول دارن هرچی گرونتر بخرن بیشتر پزشو میدن و کلا دنبال قیمت بالا هستن

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ...زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ...بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤

1403/09/13

|

01:37

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

aaaaarrrr

مدیر استارتر

عضویت: 1403/07/22

تعداد پست: 2385

اینجوریا ام اتفاقا مغازه رو میزنن برای مشتریای خاص کسایی که میخوان حال شوهر بگیرن یا اصلا خوره پول د ...

همون بهم میگفت دختر حاجی گفتن من دختر حاجی نیستم عروس حاجیم میگفت چه بهتر

بردارم نامزدمو ببرم که ببینه چقدر گرونه گیر نده دیگه که بلند بپوش فلان بپوش

1403/09/13

|

01:38

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

لالاخانوم

عضویت: 1401/12/01

تعداد پست: 1918

یعنی بخاطر ۲۵ هزار اینهمه تایپ کردم😩 خدا بگم چیکارت کنهولی خدایی چقدر حوصله داری همون وقتو بزار آنل ...

😁حالا عیب نداره جم میشن زیاد میشه 

گویی همه خوابند کسی را به کسی نیست..!

1403/09/13

|

01:39

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

عشق_بارون

عضویت: 1398/05/22

تعداد پست: 6159

همون بهم میگفت دختر حاجی گفتن من دختر حاجی نیستم عروس حاجیم میگفت چه بهتربردارم نامزدمو ببرم که ببین ...

ولی این راهش نیستا گل من

پس فردا شاید نخواد دیگه برات خرج کنه میگه همون چادرو بپیچ دور کمرت بگرد

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ...زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ...بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤

1403/09/13

|

01:48

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

aaaaarrrr

مدیر استارتر

عضویت: 1403/07/22

تعداد پست: 2385

ولی این راهش نیستا گل منپس فردا شاید نخواد دیگه برات خرج کنه میگه همون چادرو بپیچ دور کمرت بگرد

اره اما هعی میگه لباس بلند لباس اینطوری اونطوری 

بابا منم مگه فقط منو داره چند تا بچه ایم نمیشه که 

1403/09/13

|

01:50

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

عشق_بارون

عضویت: 1398/05/22

تعداد پست: 6159

اره اما هعی میگه لباس بلند لباس اینطوری اونطوری بابا منم مگه فقط منو داره چند تا بچه ایم نمیشه که

خب اون بحث خرج جداست 

کلا هزینه هاتو بگو خودش بده یمدت هرچی سلیقه خودشه رو بخر سلیقه خودتم اون وسطا بخر بگو اینم به سلیقه خودم 

بعد کم کم از سرش میوفته

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ...زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ...بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤

1403/09/13

|

01:56

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

aaaaarrrr

مدیر استارتر

عضویت: 1403/07/22

تعداد پست: 2385

خب اون بحث خرج جداست کلا هزینه هاتو بگو خودش بده یمدت هرچی سلیقه خودشه رو بخر سلیقه خودتم اون وسطا ب ...

اره این کار درسته 

وضعمالیمون خوبه اما دیگه روم میشه برم لباس بخرم اونم انقدر گرون بابام گفت یکی برات میخرم از اونا اما دیگه بیشتر نمیتونم بگیرم 

1403/09/13

|

01:57

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

عشق_بارون

عضویت: 1398/05/22

تعداد پست: 6159

اره این کار درسته وضعمالیمون خوبه اما دیگه روم میشه برم لباس بخرم اونم انقدر گرون بابام گفت یکی برات ...

چقدر ساده ای دختر

شوهرت اگه توقع داره چنین و چنان بپوشی خودش باید برات بخره

زنشی دیگه این حرفا معنی نداره 

اصلا از بابات توقع نکن شوهرتو ببر بگو دوسداری تیپ عوض کنم بریم واسم خرید کن

مردا خیلی پررو عن پاش برسه ببین بهت یه حرفایی میزنه یخ میکنی

توهم خجالت نکش ریلکس حرفتو بزن

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ...زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ...بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤

1403/09/13

|

02:00

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

aaaaarrrr

مدیر استارتر

عضویت: 1403/07/22

تعداد پست: 2385

چقدر ساده ای دخترشوهرت اگه توقع داره چنین و چنان بپوشی خودش باید برات بخرهزنشی دیگه این حرفا معنی ند ...

اره باید ببرمش 

پاش رسیده و کلی حرفم شنیدم از همین تاپیک بعدم گقتم والت جرئت ندارم یکم کوتاه بپوشم لباس از زانو بالاتر نمیپوشم دیگه

1403/09/13

|

02:02

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

عشق_بارون

عضویت: 1398/05/22

تعداد پست: 6159

اره باید ببرمش پاش رسیده و کلی حرفم شنیدم از همین تاپیک بعدم گقتم والت جرئت ندارم یکم کوتاه بپوشم لب ...

حل شد دیگه تمام

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ...زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ...بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤

1403/09/13

|

02:02

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب