2777
2789
عنوان

شوهرمو راه ندادم خونه😒

304 بازدید | 24 پست

پا شده سبک سبک رفته یه جایی که من گفتم نره. واقعا هم نیاز نبود بره 

گفت رسیدم بهت خبر میدم اونجا چیشده که اصلا خبر نداد هیچ پیام منم سین نزد 

منم راهش ندادم خونه. گفتم برو همونجا بمون. همونا رو شبا بغل کن باهاشون بخواب. (محیطشون مردونس کاملا) 

شوهرمم نشسته پشت در داره میخنده میگه سردمه باز کن 😒

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



این مسخزه بازیا چیه پاشو برو درو باز کن

تو مادرش نیستی

ازدواج نمیکنیم که همو کنترل کنیم

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
این مسخزه بازیا چیه پاشو برو درو باز کنتو مادرش نیستیازدواج نمیکنیم که همو کنترل کنیم

بابا تو این سرما واجبه پاشه ۲۰ کیلومتر راه بره صرفا یه امضا بگیره؟ همونو میتونست بعدا بگیره زیاد واجب نبود من کار داشتم امروز نزاشت برم 

بابا تو این سرما واجبه پاشه ۲۰ کیلومتر راه بره صرفا یه امضا بگیره؟ همونو میتونست بعدا بگیره زیاد واج ...

۲۰ کیلومتر کلا یه ربع راهه چزا شلوغش میکنی

بعدم اینکه محدودت میکنه راهکارش درو روش بستن نیست

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز