2777
2789
عنوان

یک گاز و یک هود خریدم به چهار تومن

| مشاهده متن کامل بحث + 476 بازدید | 57 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



اره سمت ماهم اومد بانه بودن پر عقب ماشین هودو گاز بود ۴تمن ولی تضمینی نیستن حالا من آذین ایتالیا خریدم ۶۵۰۰شیشه ای ولی ایشالا براتون کار کنه 

آقا هستم...پرورده کوردم ایلام خاکمه خاکی گیشت کوردان دلی پاکمه...

میترسم در آینده زود خراب بشه ؟؟ولی الان که کار می‌کنه

حالا تااینده مطمئنا اندازه چهارتومن کارمیده بهت

دردی‌که‌انسان‌را‌به‌سکوت‌وامیدارد،بسیارسنگین‌تراز دردیست‌که‌انسان‌رابه‌فریادوامیدارد...انسان‌ها‌به فریادهم‌میرسند،نه‌‌به‌سکوت‌هم...!
اره سمت ماهم اومد بانه بودن پر عقب ماشین هودو گاز بود ۴تمن ولی تضمینی نیستن حالا من آذین ایتالیا خری ...

خدا کنه کار کنه برام خودش که گفت ارزون میدم چون قاچاق میارم مجبورم رد کنم این اجناس بره تا بتونم برگردم 

ولی خب همش دلمو میخورم میگم خدا کنه کار کنه برام 

چ شانسی خوبه بابا اگ از بانع اورده😂

من امروز ی هود ساده معمولی گاز و ی شیز اشپزخونه خریدم20

پدر پشتم‌شکست از رفتن تو 🥀پدر شادی تموم شد توغم تو🥀پدر اون‌همه حرفات کجا رفت🥀همه رفتن بعداز رفتن تو‌🥀پدر تنها شدم‌تنهایی سخته😭😭بابای نازم‌بابای قشنگمدلم‌برات تنگ شده خیلیییی دلم‌برات تنگه لعنت به روزی که رفتی لعنت به لحظه ای که برااخرین بار پاهات و‌بوسیدم لعنت به لحظه ای ک‌ نشستم تا روی صورت ماهت خاک‌ریختن لعنت به همه لحظه هایی که تو‌نیستی اخ که پشتم شکست بعد تو همه خوشیمون باخودت بردی🖤🖤🖤

حالا پولش هیچی از ایمنیش مطمئن شین

آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری فکر می‌کند. فکر می‌کند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازه‌ی صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است. اما وقتی به آن می‌رسد می‌بیند هنوز همان دخترک پانزده ساله است که موهایش سفید شده، دور چشم‌هایش چین افتاده، پاهایش ضعف می‌رود و دیگر نمی‌تواند پله‌ها را سه تا یکی کند. و از همه بدتر بار خاطره‌هاست که روی دوش آدم سنگینی می‌کند.».   از کتاب چهل سالگی ناهید طباطبائی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز