من جاریم پشت سرم چاپلوسی خانواده شوهرمو میکنه بعد بمن که میرسه پشت سرشون حرف میزنه یا چندین بار بهم ثابت شده که پشتم از دهنم رفته حرف زده گفته
بعد من شوهرم و برادرشوهرم همکارن بعد یه جلسه یرای خانمای کارمندا گذاشتن قبلا پارسال یبار این جلسه رو گذاشته بودن ما گفتیم ب بهشون اسمه خانمشو نوشت با من اومد بعد یجوری اخر سر یه هزینه ای میریزن برای خانمای کارکنان شرکت
بعد حالا شوهرم زنگ زده دوباره زنگ بزن ب جاریت بگو که اسمشو بنویسن باهات بیاد
بعد من پیش خودم میگم چرا من باید ب همچین ادمی سود برسونم مگه من واسطم این وسط خیلی ازشون خیر دیدم که خیر برسونم همش با خودم درگیرم
پیش خودم میگم نکنه بدجنسی باشه کارم چون اصن نمیتونم در حق کسی بدجنسی کنم .من میگم شوهره خودشم کارمنده اون شرکته چرا من باید بدووم برم به اون بگم کلا بحث این جلسه نیس کلا میگم چرا من باید فکر سود رسوندن باشم
شما بودید چکار میکردید؟