2777
2789
بچم الان ۸ سالشه ولی همیشه خونم مرتب بود غذامم آماده غذای مخصوص بچه رو هم اماده میکردم.الانم باردارم ...

چجوری همیشه مرتب بوده ، من هرچی بچه دیدم حداقل زیر سه سال مدام میپاشن ، یعنی یه جاروبرقی باید پشتون ببندی ک فقط خونه مرتب بمونه ، مگه آدم چقدر توان داره

اللهم عجل لولیک الفرج💞💞💞

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



تو واقعا نمونه ای

فقط برنامه ریزی میخواد مثلا خورشتامو شب میپزم .یا بچه خوابه بیشتر کارامو انجام میدم .بچه هم میخواست بازی کنه وسایل بازی میاورد تو حال یا اتاقش نهایت یکی میومد همونو جمع میکردم 

فقط 15 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
همیشه همه چی اوکی هست اما ریخت و پاش وسایل پسرم جمع نمیشه ک‌نمیشه

همه رو با هم نیار دیگه . ما الان یک کارتن بالای کمد گذاشتیم. بازی های فکری هم هر دفعه یک دونه یک دونه میاریم . یه سبد هم دم دست داره هر دفعه می ریزیم بیرون دوباره جمع میکنیم . خود جمع کردنش برا بچه م لذت بخشه. 

فقط برنامه ریزی میخواد مثلا خورشتامو شب میپزم .یا بچه خوابه بیشتر کارامو انجام میدم .بچه هم میخواست ...

حتما بچه ت آروم بوده .من الان رو پام خوابه بزارم زمین بیدار میشه . وقتی هم بیداره مدام از پاهام آویزونه و نق میزنه 

تپل سلطان هستم سوگلی دربار  

من دارم به سختی یاد میگیرم

صبحا که دانشگاهم ، عصرای یکشنبه و سه شنبه سر کار

عصرای روزای زوج خونخ رو تمیز میکنم پنجشنبه جمعه ها هم درس میخونم

البته اگه وسطش مهمونی دعوت باشه یا امتحان داشته باشم یه کوچولو برنامه عوض میشه 

البته ناهار هم جز پنجشنبه جمعه ها خونه نیستیم هیچ کدوم

فقط شام میذارم

آنان که به زندگی دیگران نور می بخشند خود روزی خورشید خواهند شد ...💛
فقط برنامه ریزی میخواد مثلا خورشتامو شب میپزم .یا بچه خوابه بیشتر کارامو انجام میدم .بچه هم میخواست ...

منم تو ذهنم برنامه ریزی میکنم . همه چیز مرتبه اما انرژیم واقعا از دست می‌ره 

چجوری همیشه مرتب بوده ، من هرچی بچه دیدم حداقل زیر سه سال مدام میپاشن ، یعنی یه جاروبرقی باید پشتون ...

به بچم از کوچیکی یاد داده بودم غذا میخوره پرت نکنه یا حتما رو پارچه مخصوصش بشینه تا غذاشو بدم بعد خوردنش هم سریع تمیز میکردم .شبا که بچه میخوابید آشپزخونه رو مرتب میکردم دستمال میکشیدم سرویس میشستم برای ناهار فردا هم موادشو آماده میکردم .صبحم یساعت جلوتر از بچم بیدار میشد واقعا کاره سختی نبود 

فقط 15 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
همه رو با هم نیار دیگه . ما الان یک کارتن بالای کمد گذاشتیم. بازی های فکری هم هر دفعه یک دونه یک دون ...

ببین بلوک میاره بعد ماشین کوچک کلی بعد ماشین بزرگ بعدوسایل نقاشی بعد خونه سازی و....

یک دفعه داد میزنم جمع کن دیگه میگه خوب

همه رو باهم جمع میکنیم

نیم ساعت بعد میگه مامان یکی بیارم و باز یکی یکی   

خونه هر کسی هم برم کلی وسایل می‌ریزه 

پدرم در اورده

خدایا از اینکه پسر کوچولو بهم دادی شکر
من دارم به سختی یاد میگیرمصبحا که دانشگاهم ، عصرای یکشنبه و سه شنبه سر کارعصرای روزای زوج خونخ رو تم ...

ما راه دوریم یعنی هیچ مهمانی دعوت نمی‌شیم مگر اینکه وعده ای رو رستوران بریم . واسه همون کار آشپزیم زیاده. شوهرم هم شغلش شیفتیه با ساعت کاری زیاد اونم بی تاثیر نیس

حتما بچه ت آروم بوده .من الان رو پام خوابه بزارم زمین بیدار میشه . وقتی هم بیداره مدام از پاهام آویز ...

زیادی آرومم نبودا مثلا برای خوابیدن یساعت باید تکونش میدادم یا همش اسباب بازی میاورد می ریخت کابینت بهم می ریخت ولی یاد گرفته بود غذا نریزه و خونه رو کثیف نکنه

فقط 15 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
ما راه دوریم یعنی هیچ مهمانی دعوت نمی‌شیم مگر اینکه وعده ای رو رستوران بریم . واسه همون کار آشپزیم ز ...

وای عزیزم بگردم کارتون سخته

نه من ناهارا رو که دانشگاهم ، همسرم هم سرکارشون

بچه هم ظهرا میره محل کار پدرش تا من برم بعد دانشگاه دنبالش بریم خونه

آنان که به زندگی دیگران نور می بخشند خود روزی خورشید خواهند شد ...💛
به بچم از کوچیکی یاد داده بودم غذا میخوره پرت نکنه یا حتما رو پارچه مخصوصش بشینه تا غذاشو بدم بعد خو ...

دقیقا من یه مدت شب قبل خواب سرویس میشستم طرفا رو هم همینطور گاز تمیز میکردم تیکه می‌کشیدم پذیرایی هم مرتب میکردم آخرش هم یه جای می خوردم و خواب صبحش عالی بود بجز غذا پختن و لباس و جارو تقریبا هیچ کاری نداشتم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز