بعد بخدا انقد ناراحت بودم و تو فکرای مختلف
که بعد به جای اینکه دستامو بشورم رفتم سالاد رو شستم آبکش کردم بعددد چند دقیقه فهمیدم چیکار کردم وای هم خندم گرفته بود هم گریه
خوب شد مامانم اون لحظه اونجا نبود وگرنه میزاشت پای نابلد بودنم و میگفت هیشکی تورو گردن نمیگیره😑😂
خلاصه رفتم آبغوره ریختم و نمک و سس
گذاشتم تو یخچال همشم خوردن