این ترس از بچگی ، هر روز و هر لحظه همراهمه.
دبستان که بودم ، شبا مثل ابر بهار گریه میکردم ، نکنه فردا برگردم و خدایی نکرده اتفاقی برای خانوادم افتاده باشه.
خیال میکردم بزرگ بشم بهتر میشم.
بعد از مرگ یکی از اعضای خانوادم همه چیز بدتر شد.
کوچیکترین اتفاقی که برام تهدید باشه و شانس مرگمو بالا ببره ، اگه واسم پیش بیاد ته دلم خوشحالم میکنه چون حس میکنم زودتر از عزیزام دارم میرم!
وحشتناکه این حس!
واقعا چرا اینجوری هستم؟ شما هم به این شدت میترسید؟