من و شوهرم بدبخت عالمیم

درکت میکنم میفهممت ولی حس میکنم خیلی خیلی بیشتر از حدی که لازمشه درگیرشی 

هفت سال هم ازم بزرگتره اینو دارم جدی میگم ولی من از نظر عقلی خیلی ازش بزرگترم

همش باید گندکاریاش و جمع کنم و حواسم باشه

ما هنوز خونه نرفتیم یه چیز جدیدی که دیدم اینه هرروز صبح و هرشب مادرمو میبوسه😐 

تاپیکت رو خوندم واقعا ناراحت شدم نه برای شما 'برای اون دسته ازآدمهایی که دانسته یا ندانسته باعث میشن دل شما و امثال شما بشکنه. برو امروز توبه کن که از خدا ناامید شدی. توبه کن که فکر میکنی چون همسرت اسپرم نداره خدا نمیتونه به شما فرزند بده. قدرت خدا رو دست کم نگیر. ایمان به خدا کافی نیست 'خدارو باید باور کرد. دلم گرفت از اینهمه غصه الکی برات قرآن باز کردم که دم خدای خودم گرم که همیشه هوای بنده هاشو داره.برو قرآن رو بازکن و بخون و امید داشته باش. که خدا فرمود" همیشه به اجازه پروردگارش میوه خود را میدهد خداوند این مثل ها را برای مردم میزند شاید به خود آیند. "میوه زندگی ما فرزند هست که ان شاءالله به زودی خدا دامنت رو سبز میکنه.سوره ابراهیم آیه ۲۵.برو بخون .خیلی خوب اومد واقعا

حتی برای ثانیه ای شک نکن. من استخاره نمیگیرم من از خدا میپرسم.اینقدر سر دخترم ازش پرسیدم و همونی شد که گفت دیگه حتی برای لحظه ای شک نمیکنم. ان شاءالله به خودتم ثابت میشه و باورش میکنی.خدا وعده الکی نمیده وقتیم وعده میده دیگه خلف وعده نمیکنه

ان شاءالله این حال خوبت ابدی می مونه. تو سخت ترین لحظات زندگی هیچ وقت از خدا نا امید نشو. خدا همیشه میخواد ببینه بنده هاش تا چقدر پاش می مونن.فقط از خدا بخواه.دنبال درمان هم برو ولی اونارو وسیله بدون. یقین داشته باش حتی دکترا بگن نمیشه 'خدا میگه من بخوام میشه. خیلی دعامیکنم تا به زودی تاپیک بارداریت رو ببینم.

عزیزم این دلیل نمیشه ک خدا دوست نداره،داره امتحانت میکنه چرا اینجوری جوابشو میدی،من ۳بار زودرس شدم بچم یکیش دوماه زنده موند بعد فوت کرد یکی دوازده روز زنده موند و رفت 

اره دلم شکسته ولی حسرت بقیه بچه هارو بقیه مادرارو نمیخورم چون میدونم بالاخره جبران میکنه یجایی،الانم خیلی از بارداری دوباره میترسم

یکی از دوستام شوهرش اسپرم نداره فردا داره میره ۶یا۵بار ای وی اف کنه خیلی هم باخدا با ایمان خیلی هم امید داره 

یکی دیگه از اشنامون ک شرایطش واقعا بد بود بعد ۱۵ سال رفت دکتر زنان دکتر گفت رحمتو سونو کنم دید ۵ماه بارداره کلی تعجب کرد این خانم شخصی بود ک همیشه میگفت خدابزرگه یجا جبران میکنه اما من ب حرفش امید نداشتم الان پسرش ۳سال بچه دومش هم بدنیا اورد پس ببین خدا بهش  نداد اما دوتا پشت هم داد

فکر نکن حال خودم خوبه ها ن ولی سعی کن ب خدا امیدوار باشی ازش کمک بخوای باور کن برات جبران میکنه

من ارزوم بود زود بچه دار بشم ک ی مامان کوچولو بشم ک تفاوت سنیم با بچم کم باشه

چرا دوست نداری من کاش ۱۸ سالم بود زود بچه میوردم هرچند خدا برام نخواست

وای برای تو خیلی زوده خدا کمکت کنه از پسش بر بیایی

زاسش خودمم دوس دارم

ولی یه روزم برا خودم زندگی نکردم نه دانشگاه رفتم(پشت کنکوریم)

نه ماشین یاد گرفتم

هیچ کار نکردم

مثه یه مرده متحرکم

سرنوشتم این بوده تو چنین خونواده ای دنیا بیام

به زور شوهرم دادن الانم به زور بچه

من بعد اینکه بچه هامو از دست دادم هم رانندگی یاد گرفتم هم دانشگاه رفتم،ولی احساس میکنم بچه بیشتر خوشحالم میکنه با مدرکم کاری نکردم خانه دارم

دانشگاه ۴سال زمان میبره یعنی ۴سال میخوای صبر کنی 

اگه فکر میکنی توی یک یا دو سال ب همه خواسته هات میرسی صبر کن ولی بیشتر وقت هدر نده

من داشتم زایمان میکردم کنارم ی تخت بود ک دختر ۱۷ ساله زایمان کرده بود ولی دختره خیلی زبر و زرنگ بود بهش بیشتر میخورد اصلا بچه بازی نداشت این سنم زوده یعنی ۱۶سالگی باردار شد ۱۷ زایمان کرد

اگه بارداری خوبی داشته باشی میتونی دانشگاه بری همزمان

رانندگی رو خب الان برو یاد بگیر وقت نمیبره ک

نمیدوتم بتونم همشو انجام بدم

راسش ادم کم طاقتیم وگرنه بچه دوس دارم

شوهرمم سزش شلوغه اصن وقت نداره