بگید هر چی دلتون میخواد به من بگین من اصلا ناراحت نمیشم ذبکه از هیچی انقدم گریه کردم روزی هزار دفعه مردم و زنده شدم خسته شدم از اینکه هی میپرسن چرا بچه نمیاری مگه من خودم عقل ندارم مکه من آدم نیستم احساس ندارم من دلم نمیخاد به بچه تو بغلم باشه سرمو ببرم تو گودی گردنش بوش کنم مگه من دلم نمیخاد یکی صدام کنه مامان پس چرا هی میگن بچه نمیاری
چرا هیچکس منو درک نمیکنه من و شوهرم همین الان دلمون ضعف کرده برای بغل کردن بچمون داریم میمیرم اینو توی که به راحتی بچه دار شدی نمیفهمی
همسرم اسپرم ندارع و معلوم نیس تو نمونه برداری باشه یا نه
ولی من زندگی برام تموم شده انقد گریه کردم که چشام ضعیف شده
وقتی میبینم جاریم ازم کوچیکتره دو قلو آورده وقتی میبینم انقد بدبختم اره من حسودم یه حسود بدبخت که به بقیه مادرا حسودیم میشه یه حسود بدبختم که خدا منو لایق مادر شدن نمیبینه انقد. دارم عذاب میکشم و هر روز دارم به شوهرم امید میدم که مبادا غرورش از اینی که هست شکسته تر بشه در جواب این همه عشق میگه که من انقد دوست دارم نمیخام بمونی به پای من جدا شو ازم برو یه زندگی جدید شروع کن فکر میکنه شهر هرته من این زندگی رو با عشق ساختم که اینجوری بشه حالا بندازم برم چجوری دوباره زندگی بسازم مگه خاله خاله بازیه
چرا پس خدا منو نمیبینه من بچه میخاممممممم بچه خودمو بچه ای که مثله خودم موهاش فر باشه مثله شوهرم چشماش سیاه باشه 😭😭😭😭😭 چطور قبول کنم جنین اهدایی رو
تو رو خدا تویی که مادر شدی برای منم دعا کن 😭