بچه ها جمع خانواده شوهرم به شدت سمی هست شوهرم و مادرشوهرم وچه مرداشون چه زناشون و حتی جاری کلا خانواده شوهرم اینجوری هستن غیر از من که تو جمعشون هستم هیچ کدوم از کارهاشون رو خوشم نمیاد واقعا اذیت میشم کنارشون به شوهرم میگم برو تو هم خوشت میاد کنار اونا هستی و من بیام چیکار بدش میاد و قهر و داد و بیداد راه میندازه مثلا تو جمعشون یا دارن درباره دعا و جادو حرف میزنن که اعتقاد دارن یا درباره دیگران یا غیبت یا هر چیز منفی و من حالم واقعا بدمیشه کنارشون درست بشو هم نیستن کلا و من به فکر جدایی هستم چون فردا نمی‌خوام یه بچه تو خانواده اینا بیاد بنظرتون چیکار کنم
در حال حاضر تا جایی که میتونی باید رفت و آمد ارتباط رو کم تر کنی.با همسرت صحبت کردی که مشکل داری؟اون چی میگه
عزیزم تا بچه دار نشدی جلوگیری کن وبرو مشاوره. وبرای گرفتاری ومشکلات وبیماری های فرزندانم دعا کن لطفا
ای شوهر من کلا یه خاله و دختر خاله داره و یهدونه دایی و دخترا و عروساش .یعنی اینا از وقتی میان میشینن شروع میکنن غیبت و اطلاعات رد و بدل کردن تا برن . آخ آخ مخصوصا دختر خالهه ک نامزده با خانواده شوهرش مشکل داره . بی چاک و دهن فقط فحش و حرفای زشت میزنه
بنظرم دلیل خوبی نیست برا طلاق بازم خوددانی
کلا خانواده شوهر از تو دیگ سم در اومدن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز