تاپیک ترسناک

وااای امان ازدست این بچه ها😂

دخترمن کوچیک بود شوهرم بامادرش رفته بودن  تهران دکتر.

چندشب تنهابودیم.یه شب تواتاق جای پنجره نشسته بودیم .بعد دخترم اومدم کنارم نشست..دیدم هی سرشو خم میکنه مثلا میخادپشت بومو ببینه..گفتم چیه چرااینجوری میکنی ..گف مامان ببین اون کیه داره نگامون میکنه ..یاخدا الان که تعریف میکنم پشتم میلرزه😩همچین ترسیدم که یه مترهوارفتم ....بعددیدم نیم وجبی وسط خونه جفتک میزنه میگه دلوغ گفتم دلوغ گفتم تلسیدی😐بدجور ر ی دم به خودم 😅

انچنات ترسناک نیس ولی جالبه مخصوصا ی قسمت داره اجنه میان برا بردندیه بچع 

سلام بخدا اگه دروغ بگم واینم بگم اصلانی خوام بترسونمتون چند دقیقه پیش ازجلوی اتاق دخترم رد شدم دیدم دخترم داخل اتاق تاریک وایستاد به روی خودم نیاوردم بعد آمد دیدم دخترم پیش باباش خوابیده از ترس دارم سکته می کنم 

بلاخره ی جایی ادم کنجکاو میشه پست بزاره

من یه بار میخواستم خودکشی کنم خیلی افسرده بودم ، گرفتم خوابیدم تو خواب دیدم یه نفر خیلی قدش بلند و یه پارچه سیاه دورش بود با چشمای ترسناک چند سانتی متر ازم فاصله داشت ، سعی کردم حرف بزنم اما نمیتونستم یهو از زمین به صورت خوابیده بلند شدم به سقف اتاقم رسیدم خیلی ترسیدم گفتم من چجور پرواز میکنم؟....یهو محکم خوردم زمین همون لحظه اون شخص بهم گفت مگه نمیخوای بمیری خب بمیر ، منم از ترس فقط سعی میکردم چشامو باز کنم ، در خواب و بیداری سرگردان بودم ، همش احساس میکردم میرم بالا میخورم زمین که بلاخره از خواب بیدار شدم با ترس و استرس . تا چند روز بدن درد داشتم .... تک تک چیزایی که گفتم حقیقت بود واقعا نمیدونم چرا همچین خواب عجیبی دیدم 

واقعا ن چرا

نه نمیتونست ک حرفشو بزنه، فقط ازم فرار میکرد و جیغ و گریه

در حدی ک همسایه بالایی اومد ببینه چشه 

اونارو ک دید اروم شد

منم سریع اماده شدم بردمش مغازه  حواسش پرت شه

هنوز برام سواله🥲

اخه من خودمم قبلش خواب بودم ،کار گناهی مرتکب نشده بودم ک بگم قیافم شیطانی شده بوده

خانوما این دختره که دانشجو بود شوگرددی داشت خرج دانشگاه شو میداد چی شد تاپیکشو‌نمیبینم

سه نفر بودن واسه دزدی طلاهای پیرزنه میرن بدبختو میکشن طلاها رو بر میدارن یکی از دزدارو گرفتن ولی دوتای دیگه فرار کردن