با اینکه هیچوقت اینو نمیتونم به زبون بیارم
اما تودلم دلتنگ میشم
دلتنگ وقتی که کوچیک بودم و همه باهم تو یه خونه زندگی میکردیم
برام کارتون میاورد عاشق فیلم برای خودش و کارتون برای من بود
اینطوری بود که خیلی از فیلما و کارتونا رو دیدم
خیلی بهش وابسته بودم و دوسش داشتم
تا اینکه ازدواج کرد و منم بزرگ شدم و فاصله ها زیاد شد
تا جاییکه بهم بدترین حرفا رو زد و منو شکست
و دیگه هیچوقت هیچی مثل نمیشه و نمیبینمش
💔