دیگه به آخر رسیدم از دست رفتاراش و کاراش به ستوه اومدم ازش رفیق بازه با دوستای خودش خوبه حاضره براشون بمیره هر چی محبت میکنم بهش بدتر جواب میبینم هر چی قربون صدقه میرم بیشتر فحش میده و روانی بازی در میاره نمیدونم به خاطر نوجوونیشه یا ذات کثیفی داره کنار نامزدم نشسته بودم دست چپمو لاک زده بودم اما دست راستمو نزده بودم چون حوصله نداشتم اومد دستمو گرفت گفت خاک تو سرت دهاتی که دست چپتو لاک زدی ولی دست راستتو لاک نزدی معلومه دهاتی هستی سلیقت افتضاحه گفتم خاک بر سرت که نمیفهمی من خواهرتم من اصلا تو شوک بودم که این چه حرفی بود زد نامزدم فقط منو نگاه میکرد و گفت من برم دیگه و سریع رفت از خونمون اینارو خواهرم با داد زدن گفت حالم ازش بهم میخوره الان ابروم جلوی نامزدم رفته
همه آدما یه روزی بهت میفهمونن که تنهایی حتی اونی که تو ذهنت گفتی حتی اون؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.