بهش گفتم شام چی دوست داری بپزم کتلت میخوای
بعد گفت نه میریم بالا ( خونه مادرشوهرم طبقه بالامونه) منم گفتم نهار الان بالا بودیم زشته بخدا روم نمیشه
بعد داد زد تو نیا من میرم
منم گفت عه اینجوریه پس من میرم خونه مامانم شام میخورم توام خونه مامانت بخور برگشته میگه باشه برو
چیکار کنم فقط متاهلا جواب بدین
هر شب هر شب صدامون میکنن من اصلا یادم نمیاد کی آخرین بار آشپزی کردم