جدیدا خییلی این افکار میاد سراغم دقیقا مثل الان همسرم خابه یکم نگاش کردم خیلی دلم سوخت براش،به تازگی حس میکنم دارم دچار افسردگی میشم افکار و سختی های گذشته دست از سرم برنمیدارن،همین افکار باعث شده افسار زندگیم رو به دست بگیرن و نتونم فضای خونه رو یه فضای شاد برای همسرم درست کنم با اینکه همسرم آدم آروم،منطقی،مهربون و دل رحمی هست اما من همیشه اعصابم داغون و روح و روان خستس، نمیدونم چیکار کنم هر چقدر تلاش میکنم بتونم خودم رو آدم شاد و سرحالی بگیرم نمیتونم،همین الان بدون هیچ دلیل خاصی دارم اشک میریزم فقط. از دست خودم خسته شدم.
خب از فردا سعی کن شرایط خوبی فراهم کنی
شاید افسردگی داری چرا نمیری روانشناس ببینی مشکلت چیه خب
کاملا معلومه تحت تاثیر هورمون هاییی
وگرنه یه بانوی آریایی اصیل فکر میکنه از سر شوهرش زیاده 🤣
یه مسافرت چند روزه میتونه کمکت کنه
منم گاهی اینجوریم
چند سال تو شهر دور زندگی کردم
بخاطر مشکلات زندگی و فشارهای روحی که شوهرم بهم میداد دچار حملهای پانیک میشدم و الان اومدم یه شهر نزدیکتر به خانوادم ولی هنوزم گاهی میشم
قطعا ریشه داره علت این حال.تا دلیلش رو پیدا نکنی نمیتونی درمانش کنی.ناخودآگاهت از چیزی در رنجه.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز