اصلا بخوای زحمت تو شرایط پدر و برادر و نداشتن مادر هزینه درست کردن و فاکتور بگیری چه زن بی عزت نفسی من اصلا نمی تونم این کار و کنم زن عجیبیه
خب چجوری همسرم رو قانع کنم که آره حق با منه؟ چجوری بهش توضیح بدم؟
می‌دونین مادرشوهرم فوت کرده تازگیا بعد شوهرم فقط این ی خواهرش تو شهرمون هست دیگه میگه مثل مادرمه ولی ولی هیچ وقت طرف منو پیش اون زمین نذاشته اما خو حرفش هم می‌خره حالا من چجوری بگم به شوهرم که اگه خواهرش بد منم گفت شوهرم باز طرفم باشه حرفش تاثیری نزاره
باور کن من مستقیم به مامانم میگم این موضوع بهت ربطی ندارع یا مصلا میگم این کارت درست نیست اما نمیتونم با اینا بی پروا باشم چون بقول مامانم خواهر شوهر حتی اگه از کوه هم که باشی زمینت میزنع
اصلا نمیخواد چیزی بگی این دفعه غذا درست کن بذار یخچال خودتون دم رفتنش یا بیاد ازت بگیره یا ببر بهش برسون دیگه جلو دست خواهرشون نذار همه میفهمن خودشم حالیش میشه
شوهر من تو یه شهر کوچیک کار می‌کنه که لاکچری اینام ندارع کلا فست فودی عادیع بعضی وقتا دو وعده رو یکی می‌کنه
بهشون غذا هم نمیدن اونجا
همش هم نمیشه که سوسیس بخوره حداقل نباید تو اون پنج روز دو بار برنج مرغ بخوره ؟ شوهرم از ۱۱۰ کیلو شده ۷۰ کیلو
خب نمیشه اینجوری که
بعضی ها ذاتا بی رحمن .منفعتش دراین بوده اینکارکرده این شرایط موقت ،بعد عروسی دیگه کسی نمی تونه بیادازیخچالت چیزی برداره
حرف بزنی ،معلومه یه چیزی ازش درمیاره
شوهرت خودش همین که فهمیده وناراحت هم شده کافیه
بعضی مردها ،طرف زن نمیگیرن ،هرکاری خواهر ومادرو...طرف اونارومیگیرن
این طرف توبودن ،وبدبودن خواهرشو فهمیدن ،ارزش داره که بگذری
چون باز یه دعوا وجنگ‌اعصاب دیگه برای خودت وشوهرت درست میشه وچیزی حل نمیکنه !
من خودم نمی‌زنم به روش
ولی انقد پررواع خودش میگه مطمئنم..
ینی اگه چیزی گفت من هیچی نگم؟؟؟ نمیشه اصلا هیچی نگم من واقعا انگار ازم سواستفاده شده !!
مطمئنم میگه وای راستی رفتیم غذاها و با شوهرم و بچم آوردیم خونه خوردیم !!!
من خودم نمی‌زنم به روش
ولی انقد پررواع خودش میگه مطمئنم..
ینی اگه چیزی گفت من هیچی نگم؟؟؟ نمیشه اصلا هیچی نگم من واقعا انگار ازم سواستفاده شده !!
مطمئنم میگه وای راستی رفتیم غذاها و با شوهرم و بچم آوردیم خونه خوردیم !!!
خیلی با مظلومیت و مهربونی بگو خیلی واسه پختنشون زحمت کشیدم همرو با عشق پختم برای تو ولی کاش خودت میخوردی یکمم چشاتو پر کن بعد بگو کاش حداقل به خواهرت بگی چقدر واسه اینکه تو دستپخت منو بخوری زحمت کشیدم و از توقع این کار و نداشتی که حداقل منم دفعه بعد با اشتیاق برات از این کارا کنم
برعکس نظرات بعضی از دوستان،بنظر من شما خیلی هم با سیاست و مهربون و خانوم محترمی هستی حتی از همین جواب پیام دادنات این خصوصیاتت مشخصه،منکه خیلی بی سیاستم مطمئنم اگه جای شما بودم قشنگ همونجا خواهرشوهرو شوهرو میشستم میذاشتم کنار،منم پدرشوهرم تنهاس و هرموقع غذا میپزم براش میبرم ولی ۴تا خواهرشوهر اصلللللاااا حتی بهش سر نمیزنن،چند روز پیش بعد از چندماه خواهرشوهرم با بچه هاش اومدن خونه پدرشوهرم منم نمیدونستم اونجان اندازه سهم پدرشوهرم غذا بردم براش،پسر خواهر شوهرم گفت زندایی برو برای ما هم بیارما گشنمونه،منم گفتم شرمنده من به تعداد درست کردم ایشالا دفعه بعد بعدم ۳تایی نشستن یه بشقاب غذای پدرشوهرمو خوردن،حالا نمیدونم بی سیاست بودم یا نه ولی عوضش دلم خنک شد
ولی در کل خیلی از شما خوشم اومدامیدوارم شوهرت قدر خانوم گلی مثل شما رو بدونه
