2777
2789

سلام من چهار پنج ماهی میشه گواهینامه گرفتم تازه تازه دارم رانندگی میکنم ،مربی رانندگیم فقط تو خیابون مستقیم میگفت حرکت کنم اصلا درست حسابی یادم نمیداد 

خلاصه کم و بیش شوهرم و یه مربی دیگه یادم دادن ،الانم خودم کم کم از جاهای نزدیک تا رفته رفته دور دارم رانندگی میکنم فقط جاهای شلوغ و پر ترافیک میترسم برم تصادف کنم و خسارت بزنم ،خلاصه کوچه مادرم اینا خیلی تنگ و باریکه و از کوچه ای که میخوای بپیچی کوچه اینا باید دنده عقب بگیری همیشه بابام فرمون میداد چون میترسیدم خودم برم داخل کوچه ،امروز بابام نبود منم همسایشون که رانندگی هم بلده یه آقای پیر هست ایشونو صدا کردم گفتم من تازه گواهینامه گرفتم لطفا فرمون بدین من برم کوچه بابام اینا ایشونم خیلی عالی فرمون داد و راحت رفتم داخل کوچه ،تا پدرم شنید به اون آقا گفتم ناراحت شد گفت نترسون خودتو چیزی نمیشه کمک نگیر 

اما شوهرم میگه ما راننده های حرفه ای هم بعضی وقتا از دیگران کمک میگیریم و میگیم فرمون بدن ،الان میگم نکنه اشتباه کردم آقا رو صدا زدم ،اخه ترسیدم ماشینو بمالم دیواری جایی ،یکی دوبار یه کوچولو مالیدم واقعااا یه مدت ناراحت و افسرده میشم چیکار کنم آخه

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



عزیزم تموم شد اون قضیه نشخوار فکری نکن  

پدرت هم منظور بدی نداشت فقط میخاد خودت دیگه یاد بگیری 

هیچ رفتار اشتباهی شما نکردی 

 یه  دیالوگ  غمگین هست که میگه :"کاری نکن ازت متنفر بشم ، دوست داشتنت ب اندازه کافی دردناک هست ...           موقع جدایی بهش بگید خوشحالم که حداقل  سایه تاریک  زندگی تو نشدم ، باشد که خاکسترم محرابِ ققنوس نجات یافته ی تو باشد .                                                                        و در نهایت کسی قلبت را میشکند که به او گفته بودی از شکسته شدن خسته ای ...                       کدوم بدتره ؟ زندگی کردن مثل یه هیولا ..،، یا مردن مثله یه انسان خوب ...و چقد ترسیده بودی زمانی که از خودم به خودم پناه آورده بودی ...                                                                           شبیه کسایی که بهت آسیب زدن نشو ، شبیه کسایی شو که کمکت کردن بهتر شی ....

اگه تو یه موقعیتی گیر افتادی چکار میکنی وقتی کسی نبود ردپاهای خودت باش

اون موقع خودمو مجبور میکنم اما امروز مجبور نبودم و اینکه فعلا اون استعدادم کامل نشده چند بار کسی باشه فرمون بده کم کم بیاد دستم خودم میام و میرم فقط الان نمیتونم مطمئنم با چند بار تمرین حل میشه

همین طوری ادامه بدی دستت راه میفته من دوساله گواهینامه گرفتم ...هم مربیم خوب نبود ..هم خودم میترسم...فقط جاهای خیلی خلوت میشینم..اونم با اصرار همسرم ...کاش همون موقع که کلاس میرفتم به حرف همسرم گوش میدادم ومربیمو عوض میکردم...

طی مدت آموزش مدام از اخلاقای بد مادرشوهرش وگرفتاریهای زندگیش تعریف میکرد...بعدها که آزمون دادن ورد شدم با یه مربی دیگه برداشتم چقدر خوب آموزش میداد و تازه اونجا فهمیدم که وقت وپولمو با مربی خودم هدر دادم


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز