اسم جدیدی که برای مادر گذاشتم جادوگر زشته

بینید من فقط وام گرفتم قایمکی‌. برای قسطش، دارم رانندگی می کنم تو اسنپ و قسط ها رو میدم‌ . هر خواستگاری می اومد، مادرم رد می کرد‌ . مدام تحقیرم می کنه‌ مادرم‌ و اینکه همیشه با پدرم هم تو خونه فحاشی میکنه. چون از خانواده بالایی بوده خودش رو خدا حس می کنه. هیچی واسه قسم ها دو تا وسیله فکستنیش رو فروخته شده، شده ۱۸ میلیون. بعد یک موضوعی که مادرم خیلی بد دهنه. همش در حال فحش دادن هست. من تک فرزندم. ۴۱ سالمه. برادر و خواهر ندارم. خیلی تنها هستم. بینید همش نفرین می کنه. میگه که انشاله بچه یا نداشته باشی یا بچه ات مریض باشه. فقط دوستهاش براش مهمند. خانواده اش یک مثقال براش ارزش نداره. هی به من  پیله کرد که خونه انزلی رو بزرگ کنیم. من پولم رو تو بیت کوین از دست دادم. ۳۰۰ میلیون. وقتی فهمید شروع کرد به نفرین های وحشتناک و تف ریختن و مشت و لگد زدن. من هم دیدم برای فرار از این وضعیت، باید راهی پیدا کنم. از دوستش تو آمریکا،  آذر خانم پول قرض گرفتم. ۳۰۰ میلیون. تا بگم پولم برگشت خورده. یک ذره نفس کشیدم. خونه رو هم عوض کردیم. چشمتون روز بد رو نبینه، آذر خانم تو آمریکا گه یک خانم ۷۵ ساله بدون فرزند هست ، یک روزی زنگ زد به مادرم و گفت که مهسا از من پول قرض گرفته  و شروع کرد به توهین کردن به من . گفت که من به دلار دادم و به دلار روز پول می خوام. من بدبخت نمی دونم دلار چه شکلیه‌ . تومان گرفته بودم از فامیلش. البته این زنگ دوست مادرم،  وقتی بود که من به آذر گفته بودم که از سر کار اومدم بیرون تا سنواتم رو بگیرم و قرض شما رو بدم و واقعا از سر کارن به خاطر قرض آذر بیرون آمده بودم. مادرم وفتی آذر خانم گوشی رو قطع کرد. افتاد به جونم تا حد مرگ. نمی دونم چه جوری زنده موندم. چون واقعا گلوم رو گرفته بود و حتی نصفه شب هم وست بر دار نبود. و می گفت که مردن خیلی راحته. بمیری، راحت میشی.