با دیدن چهره ی مامانم که هر روز داره شکسته تر میشه دلم هری میریزه چقدر گریه میکنم ناراحت میشم خوشحالم که کنارمه خوبه که دارمش خداروشکر ولی دیدن پیر شدن چهرش برای من یکی که خیلی درد اوره به همسرم میگم میگه ما خودمونم پیر داریم میشیم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
میگن روند پیر شدن همه عمر یکسان هست ولی تووی چهل وپنح سالگی و شصت سالگی پیر شدن سریعتر اتفاق میفته
آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری فکر میکند. فکر میکند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازهی صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است. اما وقتی به آن میرسد میبیند هنوز همان دخترک پانزده ساله است که موهایش سفید شده، دور چشمهایش چین افتاده، پاهایش ضعف میرود و دیگر نمیتواند پلهها را سه تا یکی کند. و از همه بدتر بار خاطرههاست که روی دوش آدم سنگینی میکند.». از کتاب چهل سالگی ناهید طباطبائی