داخل کلاس زبان چند وقتی هست که از یه پسره خوشم میاد یه بار بعد فاینال اومد ازم پرسید که فاینال چطور بود و چی پرسید و ... وقتی داشتیم باهام صحبت میکردیم تو چشمای هم دیگه زل زده بودیم یه بارم فاینال داده بود بعد به بهانه زبان خوندن کنار من و دوستم ایستاده بود بعد من به دوستم گفتم که خیلی استرس دارم و... بعد اون گفت فک کنم استرس ت چند برابر شه چون فلان کس هم هست
یه بارم وقتی من رسیدم اون استاده بود و میخواست در رو ببنده ولی من تا رسیدم اون زل زده بود بهم حتی درم نبست و وقتی رسیدم سمت در که برم تو کلاس تازه رفت اون ور و سلام کرد