وقتی زودازدواج میکنی ومیگی فقط این پسرودوستت بوده احتمالادلسوزدی رفته سراغ یکی دیگه چه راحت
اسی خیلی دعوا می‌کردین آخه چرا یه دفعه گفت نمی‌خوامت
اوایل دعوا نداشتیم
اما کم کم سر پنهون کاری هاش دعواهامون زیاد شد
شفافیت نداشت
و سر اولین مسئله به جای حل کردن خانواده اش پیشنهاد طلاق دادن این درحالی بود کمتر از دوماه از عقد ما گذشته بود و من بی تجربه اما بزرگان ناپخته تر
واقعا دلم خونه
هر کار کردم مشاوره نیومد
وابستگی با مادر و خاله اش زیاد بود
و همینطور دعوا های بیشتر از پنهون کاری سر کار رفتنش گرفته تا مشروب خور و قلیونی بودنش
من برای هر پنهون کاری ای که داشت تلاش کردم با وجود دل شکسته ام تلاش کردم درکش کنم حتی آبرو شو پیش کسی نبردم
اما اون ساده ترین مسائل منو به مادر و خاله اش گفته بود
اصلا اهل حرف زدن و حل مسئله دو نفری مثل تا دونفر آدم بالغ نبود
منو نمی دید
واقعا خسته ام
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز