سلام.شوهرم یه رفیق داره آدم خوبیه ولی از زنش خوشم نمیاد.کلی بخوام بگم بروز شوهرم اومد گفت رفیقم دعوت کرده رفتیم مهمون نواز بودن ولی زنش یکسری رفتار داره مثلاً خیلی با شوهرم راحته با من حرف نمیزنه با شوهرم حرف میزنم خدایی هم شوهرم کاری ندارم باهاش .دفعه قبل رفتیم بیرون با اونا من به شوهرم گفتم خوشم نمیاد دیگه با هم رفت و آمد کنیم .خیلی شیکن خونه زندگیشان خیلی خوبه نمیگم ما خوب نیستیم ولی اونا خیلی دیگه لارجن
دیشب رفتیم بیرون باز گفتن بریم مرکز خرید تخفیف خورده شوهرم گفت باشه .رفتیم دو ساعت زن اون خرید کرد .خدارو شکر شوهرم ندار نیست کارش خوبه دیشب هم حسابش پر بود ولی یه تعارف نکرد یبار نگفت اگه میخوای چیزی بخر فقط رفت یجا دید نوشته چهار تا جوراب بخری دوتا میبری منو مجبور کرد چهار تا جوراب بردارم که دو تا اون برداره همین
من دلم نمیخواد مقایسه کنم خودمو مثلاً زنش رفت یه کفش خرید ۱و۸۰۰ من نمیخواستم اینجوری خرج کنم ناراحتم که دیدن شوهرم هیچ تعارفی نکرد اولش هم مسخره میکردن میگفتم مگه میشه دست خالی بیای بیرون از اینجا
نمیدونم حالم خیلی بده زنش همش از بالا به پایین نگاه میکرد احساس خوبی ندارم حس خورد شدن دارم شوهرم میگه قرار نیست مثل اونا باشیم باید پس انداز کنیم حالم بده شوهرم میگه خجالت بکش و اینکه قراره دیگه نریم باهاشون بیرون