2777
2789
عنوان

آی ملت روز جمعه ای کجایید❓️کوچه خیابونا جمعه ها خلوته🥲

| مشاهده متن کامل بحث + 525 بازدید | 66 پست
وای چه حوصله سر برمن از خونه خوابیدن بدم میادالان باردارم دست و پام بستس واگرنه در حالت معمول خونه ن ...

والا جونم برات بگه که تنهام بخاری روشنه منم خودمو پتو پیچ کردم روی مبل گوشی دستمه بافتنی‌هامم کنارمه ... از اونجایی که سرمایی هستم دلم نمیخواد بیرون برم ولی زمستونم دوست دارم.. یه ظرف میوه هم گذاشتم روی گل میزه کناریم و میوه میخورم...اتفاقا صدای بچه‌ها رو توی کوچه میشنوم که دارن بازی میکنن بیرون شلوغه ..این وسط‌ها هم یه خط در میون رویابافی میکنمو ذوقش میگیرتم خلاصه توو عالمه خودم خوشم باور کن اصلا هم یادم نبود که جمعه‌ست فک کنم واسه همین امروز دلم نگرفت :))))

جهنم اون روزیه که در آخرین روز عمرت روی زمین ، انسانی که میتونستی بهش تبدیل بشی رو ملاقات کنی..  

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



چی بگم من الان تو خیابون تا نصف شب جمعه بازار پسرم میگه بریم حسش نی تا الان داشتم تمیزکاری میکردم 😂

خوبه شهرتون جمعه بازار داره

شهرما پاساژهاش که تعطیلن

مغازه هاشم نمیان اکثرا ۹۰ درصدشون

مرکز شهر کلا تعطیله 

بازار قدیمی هم داریم اونام کامل بسته هستن


امروز اولین بار با نامزدم رفتیم بیرونچطور بگم همه جا پر از ماشین بود ولی هیچ کس نبود بیشتر پاساژ ها ...

آره دقیقا هرجا میری پرنده پر نمیزنه

حالامااون روز وسط هفته رفتیم یه چارک کوهپایه ای 

فقط لات و لوت پر بود اصلا خانواده نبود 

در حالی که قدیما یادمه اونجا پراز خانواده میشد

چجور با مادرشوهر و مامانتو حال میکنید؟من میدم خونه مادرشوهرم و خونه مامانم افسردگی پیری میگیرم

اوخی دلت میاد

من دلم میره برای جفتشون 

مادرشوهرم سنش بالاس ولی خیلی باحاله  پسرم عاشقشه


مامانم  که جووووونهوچارپایس ۲تا خواهر گلی هم دارم 

اومدم کافه یه عده دختر پسر نشستن کتاب میخونن واونو نقد میکنن منم یه گوشه نشستم نمی‌دونم چکار کنم ؟ ...

اسکن کاری نداره

دوربین گوشیتو باز کن بگیر روی اون هولوگرامه

خودش برات باز میکنه

نتت هم روشن باشه 

همین

اومدم کافه یه عده دختر پسر نشستن کتاب میخونن واونو نقد میکنن منم یه گوشه نشستم نمی‌دونم چکار کنم ؟ ...

برا من سواله این همه دوست رو از کجا پیدا میکنن؟

من با خانم همسایه خواستم ارتباط بگیرم هم سنیم 

خانومه تو فاز خونه داری و مادرشوهر و شوهر داری بود خوشم نیومد باهاش بگردم 


دو روزه شوهرم سرکاره .منم سرما خوردم مثل خررررر نمیتونم برم بیرون .الان رفتم سر کوچه شلغم خریدم اومد ...

خخخلوس خانم

شوهر من یک ماهه خونه نیست 

من چجور تاب میارم پس؟

من دور دور خوشم نمیاد 

مثلا دوست دارم عشقی ماشینو سوار بشی بری جنگل های اسالم خلخال 

یا عشقی ماشینو سوار بشی بری تهران‌گردی

قبل بارداری اینجوری بودیم باشوهرم یهو میزدیم میرفتیم یه جایی

الان استراحت مطلقم زندانی شدم خونه

برا من سواله این همه دوست رو از کجا پیدا میکنن؟من با خانم همسایه خواستم ارتباط بگیرم هم سنیم خانومه ...

همین جا تو کافه یه عالمه دختر وپسر نشستن 

 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم
تو کافه گیر افتادم دخترم گفت نقد و بررسی کتابه منم نشستم نمی‌دونم تابلو من مادر یکی ازینام امیدو ...

😁😂چه شیرین

حالا دوستاشو دخترت ازکجا گیر آورده که تو کافه قرار گذاشتن؟

شوهر من مث مرغ رو تخماش میشینه تکون نمیخوره کلا جمعه شنبه یکشنبه هم نداره

😂😂😂مرغ 

وای ما نه یکسره میگردیم اگر شوهرم تو خونه درگیر نباشه

ما بهار تابستون رو شوهرم درگیر پروژه هاش بود اصلا بیرون نرفتیم، یکسره میشست پشت لبتاب بیچاره ،یا هم میرفت سرکار بیرون بود... در شبانه روز یکی دوساعت میخوابید دراین حد تحت فشار بود ...بعد آخر تابستون من باردار شدم دیگه با کلی خطرات و فلان ...استراحت مطلقم حالا من چسبیدم کف خونه

الان از عیده ما خونه نشینیم

امیدوارم بچه بدنیا اومد بتونیم به روال سابق برگردیم که اونم بعید میدونم چون بازم شوهرم درگیر رساله و فلانه


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز