سلام بچه ها
حدود ۵ ماه پیش بعد ۲ سال رابطه دوستی که قصدمون ازدواج بود یکهو گفت دوستم با اسمم کلاه برداری کرده رقم بالا باید از مرز فرار کنم برم ترکیه و کات کنیم
من باور نکردم تا از همسر دوستش پرسیدم اون گفت بهم خیانت کرده و همزمان با یکی دیگه در رابطس الانم میخواد اونو بگیره بهت دروغ گفته) کامل تاپیک زدم اون روزا برین بخونین حالم خیلی بد بود) چقدر اون موقع نظرات شما کمکم کرد و واقعا راست میگفتین از همون اول همتون من ولی ساده دختر احساسی حرفاشو باور میکردم
خلاصه کات کردیم و من افسردگی گرفتم پیش روانشناس رفتم تا تونستم فراموشش کنم یک ماه بعد کاتمون هی زنگ میزد من از همه جا بلاکش کردم همش زنگ میزد تا اینکه ۳ ماه ازش خبری نشد و دوباره دیشب بعد ۵ ماه دیدم یکی بهم زنگ میزنه شماره ناآشنا اکسم بود گفت اومدم دم در خونتون بیا پایین میخوام بهت ثابت کنم من خیانت نکردم بهم برگرد به وجودت احتیاج دارم و ...
به دوستم گفتم اونم اومد دم در خونمون با شوهرش چون ما چهارتایی خیلی بیرون میرفتیم
خلاصه من نرفتم پایین اکسم به دوستم گفت من این مدت واقعا ترکیه بودم واقعا دادگاه داشتم کلی وکیل و ... و خودم با خانم دوستم هماهنگ کردم که به ستاره(من) بگه خیانت کردم تا بزاره بره چون هیچحوره ولم نمیکرد نمیخواستم بدبخت شه و اینا همه الکی بود و الان که مشکلم حل شده میخوام برگرده بهم
کلی نامه دادگاه و مدرک اومده نشون داده
به دوستمم گفته با من صحبت کنه منو راضی کنه اون میگه هرجور خودت میدونی یک دسته گلم خریده بود برام داده بهش بده بهم
ب دوستم گفته ستاره بهترین دختریه که تو عمرم دیدم مراقبش باش دوستم الکی بهش گفته اون تو رابطس میخواد ازدواج کنه و اکسمم گفته نمیزارم ک میخوامش
بگین چه کنم چون واقعا دوستش داشتم اما برگشتم فکر میگنم درست نیست اگه یکبار دیگه ترکم کنه بره من نابود میشم😔😔😔