پسره خوبیه،از لحاظ اخلاقی که اصلا نگم براتون بیستههههههه،یعنی یه چی میگم و یچی میشنویاااا،من با ادمای بسیار زیادی رفت و امد کردم اما خب هیچ کسییی تایید میکنم هیچچچ پسری به این صبوری و خوش اخلاقی ندیدم،کنترل عصبانیتش عالیههه ولی خب مثلن خیلی احساساتیه،زود بغضی میشع ... اصلا مامانی نیست ولی احترام به خانوااده سرش میشه.تو رابطه قبلیش ک مربوط ب نوحونیش بوده ضربه خورده و بعد از اون به هیچ دختری وارد رابطه نشده و خب بعد از عبور از دوران کات در حالیکه فک میکرد نمیتونه با کسی وارد رابطه بشه اما به من علاقه مند شده.پسرا ابهت و غرور دارن و فقط کنار کسی ک دوسشون دارن احساساتشون رو میتونن بروز بدن و این پسره چندین بار کنار من بغضی شده بخاطر حرفا ناراحت کننده ای ک بش زدم و طردش کردم.
حالا چرا؟ من از اخلاقش خوشم میاد واقعا همونیه ک میخام،اما چند عامل منو مردد کرده:
اولی اینکه از یه استان دیگس و ۳ ساعت دوریم از هم و فرهنگا فرق دارن
دومی اینکه همسنیم😐🤦♀️🤦♀️جفتمون ۲۰ سالمونه
سومی اینکه از لحاظ مالی متوسطن و خب ماشینیش تا سال بعد جور میشه.
حالا من موندم چکار کنم.جفتمون دانشجو ایم.از ی جهت من بیماری خاص دارم و زندگی با من دردسر داره ولی ایشون اینو پذیرفته و ممکنه هر کسی نتونه کنار بیاد با این بیماریم(دوس ندارم بگم بیماریم چیه) و از یه جهت شرایط رسیدن بهم سخته و واقن منو شیفته اخلاقش کردع.