چرا از یه جایی به بعد دیگه نمیدونی باید چیکار کنی؟؟؟
با کی حرف بزنی که قضاوت نشی فقط گوش بده به حرفات بزار از حرفات خالی بشی،
انقدر حرف بزنی، داد بزنی ، گریه کنی، دیگه حتی ذره ای حرف تو وجودت نباشه
بعضی وقتا میگم خدایا ... میشه یه روز بیایی پایین رواین زمین زندگی کنی بیینی چه خبره، ببینم میتونی تحمل کنی ؟؟
آخه میگن داری میبینی پس چرا هیچ کاری نمیکنی، پس چرا ساکت نشستی... ؟؟🖤اول از خودم میگم بیا بگیر این نفسی که داره بیشتر باعث ازار بقیه میشه...
یا اصلا بیا جای من شاید تونستی کاری کنی...
بنده هات کم اوردن... من کم اوردم... ای کاش به هر کسی اندازه ی جنبش درد میدادی..😔
ای کاش این همه صبور نبودی میشد همون موقعه کاری کنی تا کسی دیگه ادامه به رنجوندن نباشه...
ای کاش حداقل این دلمون رواز جنس سنگ میکردی که مدام نشکنه..💔
اصلا یه پیشنهاد میخوای تمومش کنی این روزگارِ مسخره رو؟؟؟ بسه دیگه تماااام...
""چه میدونم"" .... منم اولین باره دارم زندگی میکنم ..............🖤🖤من اگر نیکم و بد تو برو خود را باش ... هر چه انسان تر باشی زخم ها عمیق تر=/ خواهد بود ... هر چه بیشتر دوست بداریم بیشتر غصه خواهیم داشت...٪^ا نمیدانم چرا ؛*هرگز جسد انهایی که میگفتند بی تو میمیرم پیدا نشد ... اینجا در دنیایی من گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند دیگر گوسفند نمی درند به نی چوپان دل می سپارندو گریه میکنند.. گاهی رد بعضی از زخم ها باید توی وجودت بمونه تا دوباره تکرارش نکنی🥀🥀