دیشب تا قبل زنک مادرش خوب بودیم
بعد زنگ مادرش بهم ریختم چون من هرهفته بهش زنگ میزنم حالشو میپرسم دو روز پیش زنگ زدم گفتم منو بچه مریضیم می‌دونه باردارم هستم بعد اصلا زنگ نمیزنه یمن دیشبم زنگ زد به شوهرم حال بچه‌رو پرسید هیچی از من نپرسید
درحالیکه همیشه حالشو میپرسم میگم بیاد خونمون
بخاطر اینکه دختراش بهم بی احترامی کردن من دفاع کردم از خودم باد داره زنگ نمیزنه
من دیشب به شوهرم گفتم هستین بقیشو بگم
هردو تا رو جرررررر بده بعد عکسشون بزار سایت تا برات بز بز کنیم
ولش کن باو به چیزت
بگو
شوهرا همیشه گارد دارن نسبت ب خونوادشون هرچقدم بد باشن نمیاد اونارو ول کنه تورو بگیره
من شوهرمم اینطوره داداشامم همینطورن کلا مردا همینن
بگو
مادرشوهرا تاعروس باردار میشه حسادتشون گل میکنخ
ول کن بابا... این چیزا برات مهم نباشه... تو هم میری پیششون مثل مهمون باش...دیر برو زودم بیا...بعضیا لیاقت ندارن باهاشون خوب باشی مخصوصا خواهرشوهرجماعت... خودتم بخاطر کسی ازار نده مخصوصا الان که حامله ای... بعدم اگه خوبی به کسی کردی دیدی لیاقت نداره خوبیتو فراموش کن اما برای بعدها رفتارتو باهاش عوض کن
بگو عزیزم
