2777
2789

شوهرم و تو مهمونی پیدا کردم، یک بار تو عمرم پارتی طور رفتم همونجا کار و جمع کردم😁😅 

ولی اون یکی دو تا خواستگار دیگه بیشتر فامیل بودن یکی هم همسایه واحد پایینی معرفی کرده بود

همسایه اشنا فامیل فامیل دور.من از اینایی بودم که‌تو امامزاده مطب دکتر استخر همه جا برام خواستگار پیدا میشد‌.اما کلا مادرم رو نمیداد.خواستگار اصلا حتی شماره ام نمیداد چه برسه که بخواد راه بده خونه.یبار متاهل بودم با مامانم رفته بودیم دندونپزشکی به خونمون نزدیک بود اونجا دوتا خانومه اومدن دنبالمون تا توی ساختمون مامانمم فکر کرده بود همسایه ان اونجا جلوی مامانمو گرفتن و‌گفتم واسه شب اجازه بدید بیایم خواستگاری.مامانم گفت خانوم دختر من متاهله همه جا همینجوری دنبال بقیه راه میفتید بدون اینکه شناختی ازشون داشته باشید.کلا مردم رد داده بودن تو اون دوره

بهت فکر میکنم هرروز،ازت دل میکنم هربار،ولی چشمات تو عکسا نمیزارن برم انگار.🖤فقط کارم شده گریه،همش دلتنگ و افسردم، یجوری تو خودم میرم خودم فکر میکنم مردم.یه گوشه بی تو میشینم، یه گوشه ماتو مبهوتم،یه روزی زیرو میشم یه بمب از جنس باروتم.

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



همسایه اشنا فامیل فامیل دور.من از اینایی بودم که‌تو امامزاده مطب دکتر استخر همه جا برام خواستگار پید ...


چه مادر فهمیده ای دارین 😍احسنت 

منم متنفرم بعضیا انقدر نشناخته عمل میکنن که انگار فقط میخوان دختری بگیرن  

حالا نمیدونم برلی من خاستگار کمه یا کلا برای همه کمه؟

باوجود اینکه شرایطم معقول و خوبه


خاستگار،فامیل بود،دانشگاه بود،از پسر دوستای بابام که رفت و اومد خانوادگی بود...

ولی من خودم شخص مورد نظرم پیدا کردم،خودمم بهش شماره دادم ولی پیشنهاد ازدواجو اون داد😁

زمانی لایق"خوشبختی "هستی که"خوشبختی"بقیه"خوشحالت"کنهتوتاپیک های من شاهدلحظات خوش من👧هستید🦋🇮🇷

چه مادر فهمیده ای دارین 😍احسنت منم متنفرم بعضیا انقدر نشناخته عمل میکنن که انگار فقط میخوان دختری ب ...

نمیدونم من مثلا ده سال پیش اینجوری بود تا ۲۳سالگیم الان که ۲۹ام باز با مامانم بیرون اینا میریم پیش میاد برام.یبار شب بود با مامانم بیرون بودیم یه پسره با ماشینش اومد کنارمون بوق زد گفت چندلحظه میشه وقتتونو بگیرم.اومد گفت خانوم من دختر شما رو چندوقته زیرنظر دارم خیلی ازشون خوشم میاد دخترتون خیلی خانومه و فلان اینجا خونه خواهرمه‌کارتشو دراورد گفت من مهندس شرکت نفتم اگه میشه ی شماره بدید خانوادم باهاتون هماهنگ کنن باهم اشنا شیم.😂😂حالا من متاهل بودم .مامانم بیچاره انگار برق بهش وصل شده بود گفت شما دختر منو از کجا میشناسید دخترمن شوهر داره شما چی میگی وای پسره یعنی خشک شد😅اینقدر معذرتخواهی کرد که نگو گفت همیشه دیدم دخترتون با شما میاد بیرون فکر نمیکردم متاهل باشن هی معذرتخواهی‌.اینقدر بعدش من میخندیدم به مامانم گفتم چنان ی لحظه خشک شدی چه فکری کردی پیش خودت.اما کلا خودم ازدواج با شناخت قبلی رو میپسندیدم که همونجوریم ازدواج کردم.

بهت فکر میکنم هرروز،ازت دل میکنم هربار،ولی چشمات تو عکسا نمیزارن برم انگار.🖤فقط کارم شده گریه،همش دلتنگ و افسردم، یجوری تو خودم میرم خودم فکر میکنم مردم.یه گوشه بی تو میشینم، یه گوشه ماتو مبهوتم،یه روزی زیرو میشم یه بمب از جنس باروتم.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز