2777
2789

یهویی تموم شد. من فکر میکنم هنوز یه قسمت دیگه ادامه داشته باشه نه؟ هر چند همه چیز معلوم شد

 از نظر من آدما وقتی چشماشون پر اشکه و برق میزنه و همزمان دارن میخندن 🥹 ، خیلی خوشگل میشن. من اون لحظه رو از نوع شادش براتون آرزو میکنم 🌿.. 

ببین من فقط قسمت اول دیدم وقتشو ندارم ولی دوس دارم بدونم بالاخره کی بچه رو برداشته بوده؟؟

تا یه جاهایی تقصیر کاوه بود. بابای جانا. 


ولی اصل کاری زیر سر بابای اوا بود. 


کاوه داشت ورشکست میشد. پول لازم بود. منصور تو مهمونی اوا بهمن رو فرستاد سراغ کاوه. بعدها بهمن مخشو زد که آدم ربایی سوری راه بندازیم. یعنی بچه رو بگیریم پولها رو بگیریم بعد بچه رو برگردونیم. ولی بهمن سرش کلاه گذاشت. کلا بهمن و آوا زیر دست منصور بودن. همشون هم کشته شدن. منصور همه چیزو بجوری چیند که همه تقصیرها بیفته گردن کاوه مثل قتل‌ها. آخر هم منصور مجبورش کرد بره اعتراف کنه. کاوه اخرش خودکشی کرد چون ارغوان دیگه ولش کرد. منصور فرار کرد رفت پاریس

 از نظر من آدما وقتی چشماشون پر اشکه و برق میزنه و همزمان دارن میخندن 🥹 ، خیلی خوشگل میشن. من اون لحظه رو از نوع شادش براتون آرزو میکنم 🌿.. 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

تا یه جاهایی تقصیر کاوه بود. بابای جانا. ولی اصل کاری زیر سر بابای اوا بود. کاوه داشت ورشکست میشد. پ ...

یعنی کاوه با اون زنه همسایه باهم رابطه نداشتن؟، همون که رفتن بالکن سیگارکشیدن باهم؟؟

یعنی کاوه با اون زنه همسایه باهم رابطه نداشتن؟، همون که رفتن بالکن سیگارکشیدن باهم؟؟

نه رابطه ای باهم نداشتن. آوا با منصور رابطه داشت. 

 از نظر من آدما وقتی چشماشون پر اشکه و برق میزنه و همزمان دارن میخندن 🥹 ، خیلی خوشگل میشن. من اون لحظه رو از نوع شادش براتون آرزو میکنم 🌿.. 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز