من تو خانوادمون هم اینجوریم من وخواهرهام هممون اینجوری هستیم تا یکی را نگاه کنم میفهمم چی تو معزشه چجور ادمیه
ولی گناهه ادم کسی را قصاوت کنه
یه بار یک کارگر میخاست بیاد خونمون برای لوله کشی به شوهرم گفتم منکه اون کارگرو نمیبینم ومیرم توی اتاق اما این لباسهایی که میگم تنشه وچهره اش را توصیح دادم حتی قد وهیکلش را چون صدایش را از بلندگوی گوشی شنیدم وسنش را گفتم حالا بیاد ببین درست گفتم یانه
وخودم بعدرفتم از بالکن حیاطمان را نگاه کردم تا ببینمش دقیقا درست گفته بودم حتی رنگ قهوه ایی شلوارش را وشوهرم عصبانی شد وگفت خواعش میکنم دیگه کمتر حرف بزن