2777
2789
عنوان

شوهردزدی عمم از خواهرشوهرش🥲واسه عمه ی دیگم😱

| مشاهده متن کامل بحث + 603 بازدید | 40 پست

اون خانواده سنی بودن و ماشیعه هستیم... 

(خودم بینهایت اهل سنتودوست دارم و احترام قائلم مجسمه ی انسانیت هستن بیشترشون😍)

پسره بعداز دیدن عمه لیلام یک دل نه صددل عاشفش میشه و هرچقدر بابابزرگم و عموهام مخالفت میکنن بخاطر مذهبش ولی عمم قبول نمیکنه و اخرباپسره فرار میکنن میرن شهر پسره خونه ی خواهرش 

و خواهر پسره پیغام میده به بابابزرگم که مادس به دخترت نمیزنیم پیش منه بزرگترارو جمع کنید تکلیفشون یه سره بشه هیچ بی ابرویی نشده نترس 

دیگه بابابزرگمم چون روستا بودن و نخوتسته متوجه نبود. دخترش بشن شل میکنه و جهاز دختراهم که از قبل خونه اماده بوده و خلاصه خیلی سریع عقدو عروسی میکنن میرن سرزندگیشون عمم میره استان اونا توی روستا که یه جای بسیار مرزی و سرررررد و محروم هم هست و هنوزم انگار ده سال از دنیاعقبن خیلی بی امکانات و بده جاشون 



جزو اکیپ:#دختر خاله های نی نی یار😁زیاد اهل دعوا نیستم ولی وقتی بحث درمورد حقوق زنان باشه نمیتونم بی تفاوت باشم هرکی یجوری با خدا ارتباط میگیره من حرف زدن با خدا رو به زبان عادی دوست دارم ناراحت یاخوشحال باشم بعضی وقتا بلند و بعضی وقتا آروم باهاش حرف میزنم خدا آن حس زیبایی است که در تاریکی صحرا زمانی که هراس مرگ میدزدد سکوتت رایکی همچون نسیم دشت میگوید:کنارت هستم ای تنها♡ 

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

حالا بگم از خواهرشوهرعمه خوادم 

کبری خانم تا سوم ابتدایی درس خونده بوده و دیگه بعد از بهم خوردن بله برونش خی پشت سدش توروستا حرف میفته که اره یه ازدواج ناموفق داشته بخاطر چی؟ بخاطر اینکه شبی که خواستن نشون ببرن نبردن خبرهم ندادن و کلی مهمون خونه عروس بوده و یجورایی رسوایی باراومده بوده که دختر عیبش چیه این دختر بیچاره چند سال توخونه مونده بود همه خواهربرادرا رفته بودن سرزندگیشون اینم کارای زندگی روستایی و نگه داری بچه های بقیه و ... خیلی اذیت میشه تاابنکه یه روز میره پشت خونشون اشغالارو اتیش بزنه( توبعضی روستاها هنوز ماشین شهرداری نمیاد و اشغالارو تویه محوطه ای که شبیه گود درست کردن میریزن اتیش میزنن) 

خلاصه که اونروز دامن پاش بوده موقع اتیش زدن هی باداومده و گرفته به دامنش کلی تن و بدنش سوخت خداروشکر صورتش چیزی نشده بوده میگفتن 



دیگه تو خود شهرمون هرچی میبرن اینور اونور سوختگیش خوب نمیشه اینم بگم از نظر مالی ضعیف بودن فقط خواستن درد نکشه وگرنه هزینه جراحی پلاستیک وابنانداشتن و هرجایی هم نبودن دکترای ترمیمی...

انقدر این ناله میکنه و بدنش اب میشه که تراکتورشونو میفروشن میبرنش تهران برای دوادرمون (عمم اونموقع تواون هیری ویری چقدر عصبی بود که محصول امسال قراربوده برداشت کنن من واسه بچه هام یه اتاق جدابسازم ولی میخوان بزور دختره رو خوشگل کنن به یکی قالبش کنن) 




خلاصه که دختره رو میبرن تهران دنبال درمون و یه دکتر میگه دخترتون جوونه گناه داره بزارید جراحی بشه پوستش اینجودی نمونه و ... و یه هزینه خیلی خیلی کمی میگه که انقدر هزینه دواهاشه و دستمزد نمیگیرم.

یه مدت خانواده دختره میرن و میان و بالاخره خوب میشه...دیگه باحمایت خانواده اون دکتر شروع میکنه ادامه تحصیل کم کم باپسرشون ازدواج کرد رفت انگلیس و الانم پزشکه و همونجاست


هستید؟ کلا ۷ نفر توتاپیکن میخونید؟

حتی اگه یک نفر هم باشه و اون یک نفر هم من باشم تا آخرش باید برام تعریف کنی 😃

نی نی یار عزیزم بخدا دیگه شماره ندارم 🙂تعلیق نکن خواهشاً! اگر هم موردی پیش اومد بیا با مذاکره حلش میکنیم 🥲

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز