بچه ها ببینید امروز با مامانم بیرون بودم یه ماشین مشکی اومد برامون بوق زد البته مامانم در یه مغازه وایستاده بود چیزی میپرسید و من در حاشیه بودم، چن لبار بوق زد من نگا کردم دیدم یه پسره جوونه ولی نشناختم دیدم داره سلام احلوال پرسی میکنه صداشو نمیشنیدم اما از حرکت لباش فهمیدم بعد گفتم حتما فامیله منم همینجوری زیر لبی سری تکون دادم و زود سرمو اینوری کردم.
تا مامانم بیاد بپرسم این کیه اینم همچنان وایستاده بود، بعد مامانم اومد گفت بیاین شما رو هم ببرم بعد فهمیدم یکی از فامیلای نزدیکمونه به مامانم گفتم کیه اونم بلند گفت فلانی😑
بعدش رسوندتمون ولی وسط راه بهم توهین کرد و گفت که خواهرش خیلی با معرفته اون قشنگ معرفت داره اینو سلام میکنی روشو بر میگردونه منم هیچی نگفتم و وقتی رسیدیم گفتم مرسی و پیاده شدم
.
الان واسه همسرم تعریف میکنم میگه اصلا غلط کرده چیزی گفته
تو غلط کردی باهاش حرف زدی
در صورتی من چیزی نگفتم
بعدشم گفت حق نداری بری بیرون هر جا میخوای بری خودم میبرمت
منم گفتم باشه
بعدش گوشیو قطع کرد😞