دخترعمه منم بختش بازنمیشد هرررررجامیرفت میگفتن بختتو بستن
خلاصه که دخترمن اونموقع خیلی کوچیک بود عمم اومد یه دبه ادرار برد گفت میخوام بریزم روسر فلانی گفت دعانویسه بهش گفته باید دختر بچه باشه
واسه سحراینا
چون مبلغای زیادی داده بودن باطل سحر از ادمای مختلف گرفتن
دیگه برد نمیدونم استفاده کردیانه
ولی دخترعمم سن ۳۷ سالگی ازدواج کرد خوبم هست فعلا
الان بچشون پیش دبستانیه
اگرم ریخته باشه شاید کلا زمانش ۳۷ سالگیش بوده و ربطی به سحرنداشته نمیدونم
مطمین باش عزیزم اصلا اینکه خیلی ها این کار و میکنن میگن مشکلمون رفع شد ولی سیستم اینجوریه که یه موکل قوی تر میاد و اون جن قبلی ضعیفه رو مثلاً میندازه بیرون از خونه زندگی ولی بعد یه مدت حالا برا کاری که کرده انرژی میخواد و از اونجایی که هیچ کدوم از اجنه کافر مفتکی کار نمیکنن انرژی که ازت میگیره چند برابر جن ضعیف قبلی است
دختر همسایمون جدا شده بود و یه مقدار افسرده بود ...پولدار خوشگل ولی خب بخاطر مشکلات بعد از جدایی گویا افسرده بود...مادرش یه بار اومد گفت یه خواهش دارم ادرار پسرتو می خوام...می‌گفت بم گفتند بدنشو با ادرار پسر نابالغ بشورید ...من هنگ بودم چون تا حالا نشنیده بودم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز