دقیقا مشکل همینجاست تا وقتی که سر و کلش دور و برم پیدا نشه نمیاد تو خوابم همین که میاد جلو روم سلامی دستی چیزی میده تا چند وقت بهش فکر میکنم انقدر که بعدش یه شب حتما تو خوابم می بینمش که باهام مهربون رفتار میکنه یا بغلم میکنه و یه جورایی هم ازش فراریم هم چون آدم خوبیه خوشم میاد ازش