مادر من انتظار داره من هر کاری بکنم خواهرم هم بگم
هر چی فکرشو بکنید
مهمونی دعوت باشم اگر اون هم دعوت نباشه باید ببرمش
کاری میکنم باید خواهرم بدونه مسافرت میرم باید برای بچه اش چیزی بخرم حتی خرید های عروسی رو هم با من اومد در حالیکه من زو هم نزاشت عقدش بیام
ولی برعکس خواهرم مهمونی اینا و خرید و.... میره به من نمیگه من ازش انتظاری ندارم
الان هم قراره فردا تولدت دوسشه برن بیرون قراره بچه شو بیاره پیش من
من به مادرم گفتم بیین کارهای خواهرم شروع میکنه به فحش و دعوا و حرف بد و بعد میره بیرون
الان من چیکار کنم نمیخوام از این به بعد کاری رو بهش بگم