من امدم از خانواده شوهر اویزون و فوضول به شدت فوضول خونه دور تر گرفتم بعد اونا در حدی هستن که وقتی ما خواب بودیم جواب تلفن نمیدادیم میومدن پشت در خونمون یا یهو میومدن خونمون یا میومدن ببینن ماشینمون هست یا نه
یا پدرشوهرم سر میچرخونه ببینه تو خیابون میبینتت یا نه پشتت حرف بزنه
الا شوهر بیشعورم رفته اسرار اسرار میخواید خونتونو عوض کنید بیاید سمت ما بهش گفتم بیشعور چرا میگی برگشته میگه نه ببین اونا نمیان من الکی گفتم حساس نشو ولی مادرشوهرم با ذوق میگفت میام سمت شما😭میدونم از خداشونه دهن مارو سرویس کنن