ببخشید غلط املایی دارم
شوهرم گفت وام ۳۵۰ تومنیتو من گرفتم توزمینم رو بگیر براخودت بفروش.
الان میگم ۳۰۰ میلیون خیلی کمه .قیمت زمینش ۱و خورده ای هست.
میگه بفروش پاهاتو درمان کن یا ماشین بگیر یا ارایشگاه راه بنداز.
بعد پشیمون شد میگ خونه رهن کنم.
گفتم خونه داری چرا رهن کنیم.
خانوادتو بگو برن از خونت.دیگ نیاز نیس رهم کنیم
الان زنک زد میگ مادرم مریضه نمیتونه غذا بپزه و راه بره پیر شد. اونا هم قیافه هاشون پاشید .مرغا هم جون ندارن.
گفتم بمنچه مادرت ک ۱۰۰ میلیارد سرمایه داره چرا چسبیدن ب چندر غاز تو.
همه اذیتم کردن انتظار دارن الان باهاشون راه بیام.
من دیگ کسیو بعنوان خانواده نمیشناسم. مردن.
تازه خواهر برادراش همسن مادر پدرم هستن ک انقدر فتنه هستن و مارو اذیت میکنن. توخونه هستن مفت حقوق شوهرمو مادرششوهرمو میخورن